خلاصه کتاب پلورالیسم دینی و قرآن ( نویسنده موسی ابراهیمی )
کتاب «پلورالیسم دینی و قرآن» اثر موسی ابراهیمی، تحلیلی عمیق از مفهوم تکثرگرایی دینی از منظر قرآن کریم ارائه می دهد و به نقد ادله طرفداران آن می پردازد. این اثر، که در حوزه کلام جدید و فلسفه دین نگاشته شده، به بررسی جامع حقانیت و نجات بخشی ادیان مختلف از دیدگاه اسلامی می پردازد. در ادامه، خلاصه ای دقیق و تحلیلی از مباحث اصلی، استدلال ها، و نقدهای مطرح شده توسط نویسنده ارائه می گردد تا خوانندگان با درک کاملی از محتوای کتاب، به فهم دیدگاه قرآنی درباره پلورالیسم دینی دست یابند.
موضوع پلورالیسم دینی، به ویژه در عصر حاضر و با گسترش ارتباطات بین المللی، به یکی از مهم ترین چالش های فکری در حوزه دین شناسی تبدیل شده است. این مبحث، که از دیرباز در سنت های فکری مختلف مطرح بوده، به مسائلی بنیادین همچون حقانیت ادیان، رستگاری پیروان آن ها، و امکان همزیستی مسالمت آمیز میان باورهای گوناگون می پردازد. موسی ابراهیمی در کتاب خود، این موضوع پیچیده را با رویکردی درون دینی و با استناد به آیات قرآن کریم مورد تحلیل و نقد قرار داده است. او تلاش می کند تا با تفکیک ابعاد مختلف پلورالیسم، دیدگاه اسلام را در هر یک از این ابعاد به وضوح بیان کند و به شبهات رایج در این زمینه پاسخ دهد. این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران الهیات، فلسفه دین و علوم قرآنی، همچنین علاقه مندان به مباحث دینی و فلسفی، منبعی ارزشمند برای آشنایی با دیدگاه قرآنی در قبال تکثرگرایی دینی است.
مفاهیم بنیادی و رویکردهای اصلی به تعدد ادیان
فصل اول کتاب «پلورالیسم دینی و قرآن» به تبیین مفاهیم اساسی و رویکردهای کلیدی در بحث تعدد ادیان اختصاص دارد. این بخش، بستری برای درک استدلال های بعدی مؤلف فراهم می آورد و خواننده را با واژگان و دسته بندی های فکری این حوزه آشنا می سازد.
مفهوم شناسی
موسی ابراهیمی در ابتدا به تعریف دقیق واژگان کلیدی می پردازد. پلورالیسم دینی به معنای تکثرگرایی در عرصه دین و مذهب است که خود به اقسام مختلفی چون پلورالیسم حقانیت، نجات، و رفتاری تقسیم می شود. پلورالیسم حقانیت به معنای به رسمیت شناختن حقانیت همه ادیان به طور هم زمان است، پلورالیسم نجات به امکان رستگاری پیروان همه ادیان اشاره دارد، و پلورالیسم رفتاری بر همزیستی مسالمت آمیز تأکید می کند. واژه دین از دیدگاه دانشمندان مسلمان، مجموعه ای از اعتقادات، اخلاقیات و قوانین است که از سوی خداوند برای هدایت بشر نازل شده و «دین حق» نامیده می شود. اسلام نیز در این کتاب، هم به معنای عام (تسلیم در برابر خداوند) و هم به معنای خاص (شریعت خاتم الانبیا) مورد بررسی قرار می گیرد. حق به معنای امر ثابت و مطابق با واقع، و اهل کتاب به گروه هایی مانند یهود، نصارا و مجوس که دارای کتاب آسمانی بوده اند، اطلاق می شود. در نهایت، مفهوم نجات به معنای رهایی از عذاب اخروی و ورود به بهشت، از منظر ادیان مختلف تبیین می گردد.
رویکردهای سه گانه درباره تعدد ادیان
کتاب سه رویکرد اصلی در برابر تعدد ادیان را معرفی و تحلیل می کند:
- انحصارگرایی (Exclusivism): این دیدگاه معتقد است که تنها یک دین، دارای حقانیت مطلق و راه انحصاری برای رستگاری است. ابراهیمی به ادله عقلی و نقلی این دیدگاه، به ویژه در مسیحیت (مانند دیدگاه کارل بارت)، اشاره و سپس به نقد آن می پردازد. نقد اصلی این است که انحصار تجلی خداوند در یک دین، فاقد دلیل محکم است و تکلیف جاهلان قاصر را نادیده می گیرد.
- شمول گرایی (Inclusivism): شمول گرایان نیز مانند انحصارگرایان، یک دین خاص را برحق می دانند، اما معتقدند که پیروان سایر ادیان نیز می توانند از طریق دین خود به رستگاری برسند، مشروط بر آنکه سالکان صادق باشند. کارل رانر با مفهوم «مسیحیان بی نام» از این رویکرد دفاع می کند. مؤلف به نقد این دیدگاه می پردازد که هر دینی می تواند خود را برتر بداند و دیگران را «نام گذاری» کند، و راه تشخیص دین برتر را بررسی عقلانی ادعاها و معتقدات ادیان می داند.
- پلورالیسم دینی (Pluralism): این رویکرد به معنای تساوی ادیان در بهره مندی از حقیقت و سعادت است. خاستگاه های فکری و تاریخی آن، نظیر تنفر از تعصبات دینی، علم به حقانیت اسلام توسط مسیحیان، و میل به همزیستی مسالمت آمیز، مورد بحث قرار می گیرد. اقسام سه گانه پلورالیسم (حقانیت، نجات، رفتاری) نیز مجدداً در این بخش تشریح می شود.
تبیین محل نزاع در پلورالیسم دینی
محل اصلی نزاع میان طرفداران و مخالفان پلورالیسم دینی، مسئله «حقانیت ادیان گوناگون» است. این حقانیت به معنای حقانیت عرضی ادیان در یک زمان واحد است، نه حقانیت طولی (که ادیان در طول تاریخ به صورت تکاملی جایگزین یکدیگر شوند). مؤلف چهار سؤال اساسی قرآنی را در مواجهه با پلورالیسم دینی مطرح می کند که محور اصلی بررسی های او در فصول آتی خواهد بود. این سؤالات شامل دیدگاه قرآن درباره پلورالیسم حقانیت و نجات، دلالت آیات مورد استناد پلورالیست ها، و تأیید پلورالیسم رفتاری توسط قرآن می شود.
روش تحقیق مؤلف
موسی ابراهیمی در این کتاب، از «روش درون دینی» با رویکرد توصیفی، تحلیلی و نقادی بهره می گیرد. این روش به معنای بررسی موضوع پلورالیسم دینی با استناد به متون دینی (به ویژه قرآن کریم) و سخنان پیشوایان دین است، برخلاف «روش برون دینی» که متکی بر ادله عقلی و تجربی مستقل از متون دینی است. او با این رویکرد، به دنبال استخراج دیدگاه اصیل اسلام در این زمینه و نقد ادله قرآنی طرفداران پلورالیسم است.
دیدگاه قرآن درباره پلورالیسم دینی
فصل دوم کتاب، دیدگاه قرآن کریم را در خصوص ابعاد مختلف پلورالیسم دینی، شامل حقانیت، نجات و رفتاری، بررسی می کند. این بخش به تفصیل به آیات قرآنی استناد کرده و تحلیل های مؤلف را در رد یا تأیید هر یک از این ابعاد ارائه می دهد.
پلورالیسم حقانیت از منظر قرآن
از منظر قرآن، پلورالیسم حقانیت به معنای تساوی ادیان در حقانیت مردود است. قرآن بر وحدانیت «دین حق» تأکید دارد که همان اسلام است. اسلام به عنوان دین الهی، جامع و تحریف ناپذیر معرفی می شود. دلایل قرآنی متعددی بر انحصار حقانیت در اسلام وجود دارد، از جمله جهانی بودن رسالت پیامبر اکرم (ص) و غلبه دین اسلام بر سایر ادیان. البته، این بدان معنا نیست که سایر ادیان فاقد هرگونه عنصر حقی بوده اند؛ بلکه «عناصری از حق» در ادیان دیگر، مانند یهودیت و مسیحیت (به دلیل ریشه الهی شان)، وجود دارد، اما این با حقانیت کامل و مطلق اسلام متفاوت است. قرآن کریم باطل بودن اعتقاد به تثلیث در مسیحیت و رد تبعیض بین پیامبران را از دلایل عدم پذیرش حقانیت عرضی ادیان می داند.
«…وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ؛ و هر کس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیان کاران است.»
این آیه به وضوح بر انحصار حقانیت دین اسلام دلالت دارد و سایر ادیان را پس از بعثت پیامبر اکرم (ص) نامقبول می داند.
پلورالیسم نجات از منظر قرآن
مفهوم نجات در قرآن، رهایی از عذاب اخروی و ورود به بهشت است. قرآن کریم نجات را منحصر در پیروان اسلام به معنای خاص نمی داند، بلکه دایره آن را گسترده تر می شمارد. شرایط نجات در اسلام، ایمان حقیقی و عمل صالح است که این عمل صالح باید مطابق با شریعت الهیِ هر زمان باشد. این دایره گسترده تر شامل «جاهلان قاصر» و «مستضعفان فکری» می شود؛ کسانی که به دلیل عدم دسترسی به حقیقت یا ضعف در شناخت، از دین حق بی خبر مانده اند، اما در جستجوی حق بوده اند و عنادی با آن نداشته اند. قرآن کریم تأکید می کند که خداوند بدون اتمام حجت و اتمام تکلیف، کسی را عذاب نمی کند: «وَ ما کُنّا مُعَذِّبِینَ حَتّی نَبْعَثَ رَسُولاً». بنابراین، پلورالیسم نجات برای این گروه از افراد پذیرفته شده است، برخلاف جاهلان مقصر یا معاندین که با وجود علم به حق، از پذیرش آن سر باز زده اند.
پلورالیسم رفتاری از منظر قرآن
قرآن کریم پلورالیسم رفتاری، یعنی همزیستی مسالمت آمیز و مدارا با پیروان ادیان دیگر را تأیید می کند. آیاتی نظیر «لا اکراه فی الدین» بر عدم اجبار در پذیرش دین تأکید دارند. اسلام پیروان خود را به گفت وگوی منطقی و «جدال احسن» با مخالفان دعوت می کند و احسان و نیکوکاری به غیرمسلمانان (در صورتی که متخاصم نباشند) را توصیه می کند. فلسفه جهاد در اسلام نیز دفاع از مظلوم و رفع ظلم و ستم است، نه تحمیل عقیده. سیره پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) در رفتار با غیرمسلمانان، نمونه های بارزی از این مدارا و همزیستی است. مؤلف با استناد به این موارد، اتهامات خشونت طلبی به اسلام (مانند ادعاهای پاپ بندیکت شانزدهم) را مردود می شمارد و تأکید می کند که اسلام دین رحمت و آسان گیری است.
نقد و بررسی ادله قرآنی طرفداران پلورالیسم دینی
در فصل سوم کتاب، موسی ابراهیمی به تفصیل به نقد و بررسی ادله قرآنی می پردازد که طرفداران پلورالیسم دینی (پلورالیسم حقانیت) برای اثبات مدعای خود به آن ها استناد کرده اند. این بخش، قلب استدلالی کتاب را تشکیل می دهد و با دقت هرچه تمام تر، تفاسیر پلورالیستی از آیات را به چالش می کشد.
استدلال اراده الهی بر کثرت ادیان
طرفداران پلورالیسم به آیاتی مانند «لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً» (مائده: ۴۸) استناد می کنند و معتقدند که اراده خداوند بر کثرت ادیان قرار گرفته است. آنها بیان می کنند که خداوند خود بذر پلورالیسم را کاشته و پیامبران متعدد فرستاده است.
نقد مؤلف: ابراهیمی در نقد این استدلال، تمایز میان اراده تکوینی و تشریعی خداوند را مطرح می کند. اراده تکوینی خداوند بر آزادی انسان در انتخاب دین است و این آزادی به معنای تأیید حقانیت همه ادیان نیست. خداوند انسان را مختار آفریده تا خود راه حق را برگزیند و او را در این انتخاب می آزماید. عبارت «لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً» به کثرت شرایع در طول تاریخ اشاره دارد که هر یک در زمان خود حق بوده اند، نه به حقانیت عرضی ادیان در زمان واحد. قرآن کریم کلمه «دین» را همیشه به صورت مفرد آورده، درحالی که کلمه «شریعت» و «منهاج» را می توان کثرت پذیر دانست. «مهیمن» بودن قرآن بر کتب پیشین نیز دلالت بر غلبه و حاکمیت اسلام دارد و نشان می دهد که اسلام، کامل کننده و ناسخ شرایع گذشته است، نه تساوی بخش آن ها. استناد به آیات ۸ شوری، ۱۱۸ هود و ۱۴۸ بقره نیز از نظر مؤلف، یا مربوط به معاد است، یا به مسئله قبله و تفاوت در شریعت، و هیچ یک دلالت بر حقانیت عرضی ادیان ندارند.
استدلال صراط مستقیم
پلورالیست ها با استناد به آیاتی که در آن ها کلمه «صراط» با تنوین آمده، مانند «عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»، معتقدند که این تنوین دلالت بر کثرت صراطها می کند و همه ادیان، صراطهای مستقیم برای رسیدن به خداوند هستند.
نقد مؤلف: ابراهیمی این استدلال را نیز مردود می داند. او بر وحدت «صراط مستقیم» در قرآن تأکید می کند و بیان می کند که کلمه «صراط» در همه جای قرآن کریم به صورت مفرد به کار رفته، درحالی که کلمه «سبیل» هم به شکل مفرد و هم به صورت جمع (سُبُل) آمده است. «صراط» مانند یک شاهراه واحد است که همه «سبیل» ها (راه های فرعی) باید به آن منتهی شوند. تنوین «صراط» در آیات مورد استناد، نه تنوین تنکیر (دلالت بر کثرت) است، بلکه تنوین تفخیم (دلالت بر عظمت) یا تنوین وحدت است. همچنین، صراط همیشه با اوصافی مانند «مستقیم»، «ربّ»، «عزیز»، «حمید» یا به «الله» اضافه شده که این قیود، انحراف دیگر راه ها را نشان می دهد و بر یگانگی راه حق تأکید می کند. بنابراین، تعدد صراط مستقیم با منطق قرآن سازگار نیست و همه پیامبران یک راه را پیموده اند که همان راه عبادت، بندگی و توحید است.
استدلال مسلمان بودن پیروان ادیان توحیدی
طرفداران پلورالیسم دینی به آیاتی مانند «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ الْإِسْلامُ» و «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ» استناد می کنند و واژه «اسلام» را به معنای عام (تسلیم مطلق در برابر خداوند) تفسیر می کنند که شامل همه ادیان ابراهیمی می شود.
نقد مؤلف: موسی ابراهیمی معتقد است که هرچند اسلام در لغت به معنای تسلیم مطلق است، اما در قرآن کریم «اسلام» به معنای خاص و شریعت خاتم الانبیا (ص) مراد است. لازمه تسلیم مطلق به خداوند، پذیرش همه پیامبران و آخرین شریعت الهی است. کسی که به پیامبران پیشین ایمان دارد، باید به آخرین پیامبر نیز ایمان بیاورد. آیه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ» (مائده: ۳) به وضوح بر کمال و نهایی بودن دین اسلام تأکید دارد. همچنین، قرآن کریم کسانی را که بین پیامبران تبعیض قائل می شوند و برخی را می پذیرند و برخی را انکار می کنند، کافر حقیقی می داند. بنابراین، صرف ادعای تسلیم بدون پذیرش شریعت خاتم الانبیا، مورد قبول قرآن نیست.
استدلال هدایت عامه خداوند
پلورالیست ها به صفت «هادی» بودن خداوند و آیاتی نظیر «الَّذِی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» استناد کرده و نتیجه می گیرند که چون خداوند همه انسان ها را هدایت می کند، پس ضلالت و گمراهی معنا ندارد و همه بهره ای از هدایت و حقانیت دارند.
نقد مؤلف: ابراهیمی در پاسخ، میان هدایت تکوینی و هدایت تشریعی خداوند تمایز قائل می شود. هدایت تکوینی شامل همه موجودات می شود، اما هدایت تشریعی مختص انسان است و با حفظ آزادی و اختیار او صورت می گیرد. خداوند انسان ها را از طریق ارسال رسولان و انزال کتب، به سوی صراط مستقیم دعوت می کند و راه را نشان می دهد (ارائه طریق)، اما اجباری در پذیرش آن نیست (نه ایصال به مطلوب). بنابراین، گمراهی بسیاری از افراد بشر با عمومیت هدایت الهی منافات ندارد، زیرا این گمراهی ناشی از اختیار خود انسان ها در عدم پذیرش دعوت الهی است. قرآن کریم تأکید می کند که خداوند ظالمان، فاسقان و کافران را هدایت نمی کند و بیشتر مردم شکرگزار نیستند و ایمان نمی آورند.
استناد به سوره کافرون
برخی پلورالیست ها، آیه «لَکُمْ دِینُکُمْ وَ لِیَ دِینِ» از سوره کافرون را به معنای به رسمیت شناختن و احترام به ادیان دیگر و حقانیت آن ها تفسیر می کنند.
نقد مؤلف: موسی ابراهیمی توضیح می دهد که سوره کافرون در رد صریح پیشنهاد مشرکین مکه برای سازش و تکثرگرایی در اصول اعتقادی نازل شده است. مشرکان به پیامبر (ص) پیشنهاد دادند که برای مدتی خدایان همدیگر را بپرستند. این آیه در واقع یک «توبیخ شدید» به خاطر لجاجت مشرکین است و به هیچ وجه دلالت بر تأیید حقانیت شرک یا تساوی ادیان ندارد. پیامبر (ص) با این سوره، مرزهای اعتقادی را به وضوح ترسیم کرد و هرگونه هم آمیزی حق با باطل را رد نمود.
نقد و بررسی ادله قرآنی طرفداران پلورالیسم نجات
در فصل چهارم کتاب «پلورالیسم دینی و قرآن»، مؤلف به نقد و بررسی ادله قرآنی می پردازد که طرفداران پلورالیسم نجات، برای اثبات رستگاری پیروان سایر ادیان به آن ها استناد کرده اند. این بخش نیز همانند بخش قبل، با تحلیلی دقیق، ابهامات و تفاسیر نادرست را روشن می سازد.
استدلال معیار رستگاری (ایمان به خدا، معاد، عمل صالح)
پلورالیست ها به آیاتی نظیر «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ النَّصاری وَ الصّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» (بقره: ۶۲ و مائده: ۶۹) استناد می کنند و نتیجه می گیرند که معیار رستگاری، تنها ایمان به خدا، معاد و عمل صالح است و تدین به دین خاصی (مانند اسلام) شرط نیست.
نقد مؤلف: ابراهیمی با تحلیل دقیق این آیات بیان می کند که هدف اصلی آن ها، رد ادعاهای انحصارگرایانه یهود و نصارا است که خود را فرزندان و محبوبان خدا می دانستند و رستگاری را منحصر به دین خود می شمردند. این آیات تأکید می کنند که صرف انتساب به یک عنوان (یهودی یا مسیحی بودن) معیار نجات نیست، بلکه ایمان واقعی به خداوند و معاد و عمل صالح شرط است. با این حال، «ایمان حقیقی» و «عمل صالح» در هر زمان، شامل پذیرش شریعت الهیِ آن زمان و پیامبر خاتم (ص) نیز می شود. قرآن کریم کسانی را که بین پیامبران تبعیض قائل می شوند، کافر می داند. بنابراین، ایمان به خدا بدون ایمان به آخرین پیامبر و عمل به شریعت او، از دیدگاه قرآن، ایمان کامل نیست. عمل صالح نیز عملی است که مطابق با وحی و رهاورد حجت هر عصر باشد. علامه طباطبایی نیز ایمان در این آیات را «ایمان واقعی» می داند که مستلزم تبعیت از شریعت محمدی (ص) برای انسان های کنونی است.
آیاتی مانند «بَلی مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» (بقره: ۱۱۲) نیز مورد استناد قرار می گیرد. این آیه نیز در پاسخ به ادعای انحصارگرایانه یهود و نصارا در بهشت نازل شده و بیان می کند که رستگاری در گرو تسلیم قلبی به خداوند و نیکوکاری است. ابراهیمی تأکید می کند که تسلیم با تمام وجود در هر عصر و زمانی، تجلی خاصی دارد که در عصر ما، انقیاد و سر تسلیم فرود آوردن بر آیین اسلام است. آیات ۶۴ آل عمران (دعوت به کلمه سواء) و ۱۳ حجرات (معیار تقوا) نیز که توسط پلورالیست ها برای تأیید نجات اهل کتاب استفاده می شوند، از نظر مؤلف، یا مربوط به دعوت به مشترکات پس از رد اسلام است و یا دستوری اخلاقی در مورد نفی تفاخر نژادی است و ارتباطی با حقانیت همه ادیان ندارد.
استدلال پاداش اهل کتاب (تمجید از اهل کتاب)
برخی پلورالیست ها به آیاتی استناد می کنند که به ظاهر به تمجید از اهل کتاب می پردازد (مانند آل عمران: ۱۱۳-۱۱۴، ۱۹۹ و مائده: ۶۶، ۸۲-۸۴) و این تمجید را دلیلی بر حقانیت و نجات بخشی ادیان آن ها می دانند.
نقد مؤلف: ابراهیمی توضیح می دهد که این آیات به تمجید از «اقلیتی خاص» از اهل کتاب می پردازند که حقانیت اسلام را درک کرده و به آن ایمان آورده اند و به جمع مسلمانان پیوسته اند، نه به تمجید عام از همه اهل کتاب یا تأیید دائمی ادیان پیشین. برای مثال، آیه ۱۱۳-۱۱۴ آل عمران در مورد عبدالله بن سلام (از علمای یهود) و گروهی از مسیحیان نجران و حبشه است که اسلام را پذیرفته بودند. آیه ۱۹۹ آل عمران نیز در مورد نجاشی، زمامدار حبشه است که اسلام را کاملاً پذیرفته بود.
«… وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ خاشِعِینَ لِلّهِ لا یَشْتَرُونَ بِآیاتِ اللّهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ؛ و از اهل کتاب، کسانی هستند که به خدا و آن چه بر شما نازل شده و آن چه بر خودشان نازل گردیده، ایمان دارند؛ در برابر (فرمان) خدا خاضعند و آیات خدا را به بهای ناچیز نمی فروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است.»
این آیه صفات ممتازی را برای این گروه بیان می کند: ایمان به خدا، ایمان به قرآن و آنچه بر مسلمانان نازل شده، ایمان به کتب آسمانی خودشان (که بشارت دهنده پیامبر اسلام بود)، خشوع و تسلیم در برابر فرمان خدا، و عدم فروش آیات الهی به بهای ناچیز. این صفات متعلق به کسانی از اهل کتاب است که به دین اسلام پیوسته اند. بنابراین، آیات مذکور مطلق اهل کتاب را تعریف و تمجید نکرده اند، بلکه به آن دسته از اهل کتاب اشاره دارند که صادقانه حق را جستجو کرده و با رسیدن دعوت اسلام، آن را پذیرفته اند. این نشان می دهد که خلوص شخصی اهل کتاب با حقانیت شریعتشان متفاوت است و هرچند شرایع گذشته منسوخ شده اند، اما اعمال صالح اهل کتاب قاصر و غیرمعاند، پاداش خواهد داشت.
نتیجه گیری و جمع بندی نهایی
کتاب «پلورالیسم دینی و قرآن» اثر موسی ابراهیمی، با رویکردی قرآنی و تحلیلی، مبحث پیچیده و پرچالش پلورالیسم دینی را از ابعاد گوناگون مورد بررسی و نقد قرار داده است. نتیجه گیری اصلی مؤلف بر پایه استدلال های قرآنی، تفکیک قاطعی میان اقسام پلورالیسم دینی قائل می شود.
در خصوص پلورالیسم حقانیت، کتاب به وضوح بیان می کند که از منظر قرآن کریم، تساوی ادیان در حقانیت (به معنای حقانیت عرضی در یک زمان واحد) مردود است. اسلام به عنوان «دین حق» و شریعت خاتم الانبیا، کامل ترین و نهایی ترین راه هدایت الهی محسوب می شود و بر دیگر شرایع گذشته هیمنه و حاکمیت دارد. هرچند عناصری از حق در ادیان پیشین وجود داشته است، اما پس از بعثت پیامبر اسلام، پذیرش این دین کامل برای هر انسانی که دعوت آن به او رسیده باشد، ضروری است. ادله قرآنی طرفداران پلورالیسم حقانیت، از جمله استناد به اراده الهی بر کثرت، مفهوم «صراط مستقیم»، معنای عام «اسلام» و هدایت عامه خداوند، با تحلیل های دقیق مؤلف و بر اساس تفاسیر معتبر قرآنی، رد و تبیین شده اند.
در زمینه پلورالیسم نجات، کتاب رویکردی گسترده تر اتخاذ می کند. با اینکه حقانیت ادیان گذشته پس از ظهور اسلام منتفی است، اما دایره نجات اخروی تنها به پیروان مسلمان محدود نمی شود. «جاهلان قاصر» و «مستضعفان فکری» که به دلیل عدم دسترسی به حقیقت یا ضعف در شناخت، از اسلام بی خبر مانده اند و عنادی با حق ندارند، مشمول رحمت و پاداش الهی خواهند بود. البته، این نجات برای «جاهلان مقصر» و «معاندین» که با وجود آگاهی، از پذیرش حق سر باز زده اند، متصور نیست. استدلال های پلورالیست ها برای تساوی در نجات، که بر معیارهایی چون ایمان به خدا، معاد و عمل صالح تأکید داشتند، با این توضیح نقد شده اند که «ایمان حقیقی» و «عمل صالح» مستلزم پذیرش آخرین شریعت الهی است، مگر در شرایط قصور و عدم اتمام حجت.
اما پلورالیسم رفتاری، یعنی همزیستی مسالمت آمیز، مدارا، و گفت وگوی منطقی میان پیروان ادیان، از سوی اسلام کاملاً تأیید و ترویج می شود. آیات متعدد قرآن کریم بر عدم اکراه در دین، دعوت به گفت وگوی احسن، و احسان به غیرمسلمانان تأکید دارند. سیره عملی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نیز گواه روشنی بر این رویکرد است. فلسفه جهاد در اسلام نیز دفاع از مظلوم و رفع ظلم است، نه تحمیل عقیده.
در مجموع، موسی ابراهیمی در این کتاب با تبیین دقیق مفاهیم، ارائه مستندات قرآنی و نقد عالمانه ادله پلورالیست ها، به یک جمع بندی منسجم دست یافته است. او نه تنها به شبهات و چالش های کلامی پاسخ می دهد، بلکه با رویکردی عمیق، جایگاه انحصاری اسلام را به عنوان دین کامل و نهایی در هدایت و نجات بشر تثبیت می کند، در عین حال که بر ابعاد رحمت و مدارای آن نیز تأکید می ورزد. این اثر، خلاصه کتاب پلورالیسم دینی و قرآن ( نویسنده موسی ابراهیمی ) را با دقت و جامعیت، برای علاقه مندان به مباحث کلام جدید و مطالعات قرآنی ارائه می دهد.