نگاهی به تاریخچه کوه بیستون در کرمانشاه، نمادی از عشق و وفاداری
کوه بیستون در استان کرمانشاه، گنجینه ای بی نظیر از تاریخ، اساطیر و طبیعت است که نه تنها با کتیبه جهانی داریوش بزرگ، شکوه هخامنشی را فریاد می زند، بلکه با افسانه دلنشین فرهاد و شیرین، نمادی از عشق و وفاداری جاودانه در فرهنگ و ادبیات ایران را به تصویر می کشد. این مجموعه تاریخی و فرهنگی، ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو، لایه های مختلفی از تمدن بشری را از دوران پارینه سنگی تا اعصار اسلامی در خود جای داده است. با قدم نهادن در محوطه بیستون، به سفری در دل هزاران سال تاریخ و قصه های سینه به سینه می رویم و شاهد هم نشینی حکمرانی پادشاهان و عشاق نامی خواهیم بود.

بیستون، سرزمینی مقدس از دوران کهن: نام و ریشه ها
نام «بیستون» که امروزه می شناسیم، ریشه ای عمیق در تاریخ و باورهای کهن ایرانی دارد. این واژه برگرفته از اصطلاح پارسی باستان «بغستان» است که به معنای «جایگاه خدایان» یا «سرزمین خدایان» به کار می رفته است. این نام گذاری، خود گویای اهمیت و تقدس این منطقه در طول هزاره هاست. نخستین اشاره های مکتوب به این مکان مقدس، در نوشته های دیودوروس سیکولوس، مورخ یونانی، یافت می شود که بر پایه اطلاعات کتزیاس، مورخ دیگر یونانی، تدوین شده است. در این متون، کوه بیستون با نام یونانی «باگاستانون اوروس» (Bagastanon oros) معرفی شده و آن را مکانی وقف شده به اهورامزدا دانسته اند. واژه «بغستان» در گذر زمان، ابتدا در زبان پهلوی به «بَهیستان» و سپس «بَهیستون» تغییر یافت. در قرون اولیه اسلامی، این نام به «بهستون» تبدیل شد و نهایتاً به شکل امروزی «بیستون» درآمد. این دگرگونی های واژگانی، حکایت از تداوم و اهمیت این مکان در حافظه تاریخی ایران زمین دارد.
اهمیت استراتژیک و جغرافیایی منطقه بیستون نیز از دیرباز مورد توجه بوده است. قرار گرفتن این کوه در مسیر «راه شاهی» باستانی که شوش، پایتخت هخامنشیان، را به سارد در آسیای صغیر متصل می کرد، بر اهمیت آن می افزود. این موقعیت، بیستون را به یک چهارراه فرهنگی و تجاری تبدیل کرده بود که کاروان ها و لشکریان بسیاری از آن عبور می کردند. شواهد باستان شناسی از سکونت انسان در دوره های بسیار کهن، از جمله پارینه سنگی، نیز در منطقه یافت شده است. وجود غارهایی همچون «مر تاریک»، «مر دو در»، «مر خر» و «شکارچیان» که آثاری از حضور انسان های اولیه را در خود جای داده اند، نشان دهنده استمرار حیات و سکونت در این سرزمین مقدس از ده ها هزار سال پیش تاکنون است. این غارها، علاوه بر بقایای استخوان های انسانی و جانوری، ابزارهای سنگی و استخوانی را نیز در خود نهفته اند که هر یک فصلی از تاریخ بشر را در این منطقه روایت می کنند.
کتیبه جهانی داریوش بزرگ: شکوه هخامنشی بر سینه کوه
یکی از برجسته ترین و مهم ترین آثار تاریخی در محوطه بیستون، کتیبه داریوش بزرگ است که شاهکاری از هنر و نوشتار در دوران هخامنشی به شمار می رود. این کتیبه عظیم، همراه با نقش برجسته باشکوهی از داریوش و اسیرانش، بر روی صخره ای آهکی در ارتفاعی نزدیک به صد متر از سطح زمین حجاری شده است. نقش برجسته، داریوش بزرگ را با قامتی بلندتر از دیگر پیکره ها (۱.۷۲ متر در مقابل ۱.۱۷ متر) به تصویر می کشد که نشان از عظمت و اقتدار او دارد. داریوش در سمت چپ مجلس، با لباس پارسی، ریشی آشوری و تاجی کنگره دار بر سر، پای چپ خود را بر سینه گئومات مغ (نخستین دشمنش) نهاده است. گئومات مغ در حال التماس و با دستانی که به بالا دراز شده اند، در زیر پای داریوش قرار دارد. پشت سر گئومات، هشت تن اسیر دیگر قرار دارند که گردن هایشان با طناب به یکدیگر و دست هایشان از پشت بسته شده است. بعدها، اسیر نهم، سکونخای سکایی، نیز با کلاه نوک تیز به این جمع اضافه گردید. در پشت سر داریوش، دو یار وفادار او، ویندَفْرَناه (کمان دار) و گئوبَروَه (نیزه دار)، ایستاده اند که او را در این صحنه پیروزی همراهی می کنند. در بالای سر اسیران و روبروی داریوش، نگاره اهورامزدا به صورت یک گوی بالدار قرار دارد و داریوش دست راست خود را به نشانه نیایش به سوی او بلند کرده است.
محتوای کتیبه بیستون، روایتی مفصل و دقیق از به قدرت رسیدن داریوش و سرکوب شورش های گسترده ای است که پس از مرگ کمبوجیه و ظهور گئومات مغ، در سراسر امپراتوری هخامنشی رخ دادند. داریوش در این کتیبه، خود را از دودمان هخامنشی معرفی کرده و با جزئیات به شرح ۱۹ نبرد بزرگی می پردازد که برای برقراری مجدد آرامش و نظم در قلمرو خود انجام داده است. او در این سنگ نوشته، با لحنی قاطع و الهی، خود را مدافع راستگویی و دشمن دروغ معرفی می کند و پیروزی هایش را موهبتی از سوی اهورامزدا می داند. او حتی هشدار می دهد که مبادا به این نبشته و نگاره آسیبی وارد شود و از آیندگان می خواهد که آن را حفظ کنند. این کتیبه تنها متن شناخته شده از دوران هخامنشی است که مستقیماً از زبان یک پادشاه بیان شده است و از این رو، منبعی بی بدیل برای مطالعه تاریخ آن دوره محسوب می شود.
اهمیت کتیبه بیستون تنها به محتوای تاریخی آن محدود نمی شود، بلکه به دلیل سه زبانه بودن آن (پارسی باستان، عیلامی و بابلی) از اهمیت بی نظیری در رمزگشایی خط میخی برخوردار است. این سه زبان، که هر یک نسخه ای از یک متن واحد بودند، به باستان شناسان و زبان شناسانی چون هنری راولینسون اجازه دادند تا با مقایسه آن ها، کلید رمزگشایی خط میخی باستانی را بیابند. کشف و رمزگشایی این کتیبه در قرن نوزدهم، تحولی عظیم در درک ما از تمدن های باستانی خاورمیانه و به ویژه تاریخ هخامنشیان ایجاد کرد. نسخه هایی از متن آرامی این کتیبه به صورت بخشنامه به ساتراپی های دور و نزدیک امپراتوری فرستاده می شد که نمونه هایی از آن در الفانتین مصر و بابل کشف شده است.
کتیبه بیستون نه تنها یک سند تاریخی از قدرت و پیروزی داریوش است، بلکه به عنوان کلید رمزگشایی خط میخی، پنجره ای به سوی تمدن های باستانی خاورمیانه گشود.
ثبت کتیبه بیستون در فهرست میراث جهانی یونسکو در سال ۲۰۰۶، به دلیل دارا بودن معیارهای خاصی صورت گرفت. این اثر، شاهدی بی بدیل بر تبادلات ارزشی گسترده در یک دوره زمانی و یک منطقه فرهنگی خاص است و تأثیری شگرف بر توسعه هنر یادمانی و نوشتار در منطقه داشته است. همچنین، بیستون به طور مستقیم یا ملموس با رویدادها، سنت های زنده، عقاید یا آثار هنری و ادبی با اهمیت جهانی مرتبط است. به رغم فرسایش های طبیعی ناشی از باد و باران و آسیب های انسانی (مانند آسیب های ناشی از تیراندازی سربازان در جنگ جهانی دوم)، کتیبه بیستون همچنان ایستاده است. اقدامات حفاظتی مختلفی برای نگهداری از این میراث ارزشمند انجام شده و continues to be ongoing to preserve this invaluable heritage for future generations.
فرهاد تراش: روایت عاشقانه سنگ و تیشه، نماد عشق و وفاداری
در دامنه های کوه بیستون، دیواره عظیم و شگفت انگیزی به طول تقریبی ۲۰۰ متر و ارتفاع ۳۶ متر وجود دارد که به «فرهاد تراش» یا «تخت فرهاد» شهرت دارد. این دیواره که با دقت و ظرافت بر پیکر کوه تراشیده شده، از قرن ها پیش موضوع بحث و گمانه زنی های مختلفی بوده است. برخی باستان شناسان معتقدند که این دیواره احتمالاً بخشی از یک کاخ ناتمام ساسانی بوده که قرار بوده با نقوش برجسته یا کتیبه های بزرگ تری تزئین شود، اما با سقوط و مرگ خسروپرویز، ناتمام رها شده است. با این حال، شهرت اصلی «فرهاد تراش» بیش از هر نظریه تاریخی، با افسانه جاودانه «فرهاد و شیرین» گره خورده است؛ روایتی که آن را به نمادی از عشق، تلاش و وفاداری تبدیل کرده است.
داستان عاشقانه «فرهاد و شیرین» یکی از برجسته ترین و تأثیرگذارترین روایات عاشقانه در ادبیات فارسی است که نظامی گنجوی، شاعر بزرگ قرن ششم هجری، آن را به اوج رسانده است. این داستان روایتگر عشق آتشین فرهاد، کوهکن و سنگ تراشی ماهر، به شیرین، همسر محبوب خسروپرویز، پادشاه ساسانی است. خسروپرویز که از عشق فرهاد به شیرین بیمناک می شود، شرطی محال را برای فرهاد می گذارد: اگر او بتواند کوه بیستون را بتراشد و راهی برای عبور شیر از آن بگشاید، شیرین را به او خواهد سپرد. فرهاد، با تکیه بر عشق بی حد و حصر و تیشه جان کاه خود، آغاز به تراشیدن کوه می کند. او روزها و شب ها بدون وقفه کار می کند و با هر ضربه تیشه، عشق خود را به شیرین بر سینه سنگ حک می کند.
روایت نظامی، اوج عشق و فداکاری فرهاد را به تصویر می کشد. او با وجود سختی کار و سنگینی کوه، تنها به وصال شیرین می اندیشد و عشق او نیرویی می شود که ناممکن ها را ممکن می سازد. در حالی که فرهاد در آستانه اتمام کار است، خسروپرویز از ترس شکستن شرط خود، پیرزنی را به دروغ نزد فرهاد می فرستد تا خبر دروغین مرگ شیرین را به او برساند. فرهاد که تمام هستی و انگیزه خود را در عشق شیرین می دید، با شنیدن این خبر دروغ، تیشه خود را از فرط اندوه بر سر می کوبد و جان می بازد. خون او بر زمین می ریزد و لاله های سرخ از آن می رویند. داستان فرهاد، نمادی از تلاش بی وقفه، استقامت بی بدیل و وفاداری مطلق در راه عشق است. او نه تنها یک عاشق، بلکه نماد انسانی است که برای آرمان و عشق خود، از هیچ فداکاری ای دریغ نمی کند.
جایگاه اسطوره فرهاد و شیرین در ادبیات، شعر و هنر ایران بسیار رفیع است. شاعران بزرگی همچون وحشی بافقی و همای شیرازی نیز با الهام از داستان نظامی، اشعار دلنشینی سروده اند که عشق فرهاد را جاودانه کرده است. این داستان به مرور زمان نه تنها به یک روایت ادبی، بلکه به بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ عامه ایران تبدیل شده است. عبارت «فرهاد کوه کن» به ضرب المثلی برای توصیف کسی تبدیل شده که با اراده ای آهنین به دنبال تحقق هدفی بزرگ است. «فرهاد تراش» در بیستون، فراتر از یک اثر باستانی، به تجلی گاه فیزیکی این اسطوره تبدیل شده و هر سنگی که از آن تراشیده شده، فریاد عاشقانه ای است که از دل تاریخ برمی خیزد. این مکان، شاهدی است بر این باور که عشق و وفاداری، حتی کوه ها را نیز به زانو درمی آورد و نام عشاق را برای همیشه بر بلندای تاریخ حک می کند.
فرهاد تراش، بیش از یک یادگار باستانی، نماد عشقی است که کوه را به تیشه صبر می تراشد و نام عاشقان را بر بلندای تاریخ حک می کند.
سایر گنجینه های تاریخی و طبیعی محوطه بیستون: سفری در دل اعصار
محوطه تاریخی بیستون تنها به کتیبه داریوش و فرهاد تراش محدود نمی شود؛ بلکه مجموعه ای غنی از آثار باستانی و جاذبه های طبیعی است که هر یک گوشه ای از تاریخ پربار این سرزمین را روایت می کنند. این مجموعه، دربرگیرنده دوره های مختلف تاریخی از پارینه سنگی تا دوره اسلامی است و نشان دهنده تداوم حیات و اهمیت این منطقه در طول هزاره هاست.
مجسمه هرکول
یکی از یافته های شگفت انگیز در بیستون، مجسمه هرکول است که در سال ۱۳۳۷ شمسی هنگام احداث جاده همدان-کرمانشاه کشف شد. این پیکره، هرکول، خدای قدرت در اساطیر یونان، را در حالی که به پهلوی چپ بر روی پوست شیری لم داده و پیاله ای در دست دارد، به تصویر می کشد. مجسمه هرکول که متعلق به دوره سلوکی (قرن دوم پیش از میلاد) است، نشان دهنده نفوذ فرهنگ هلنیستی در ایران پس از حمله اسکندر است. در پشت این تندیس، کتیبه ای یونانی نیز وجود دارد که اطلاعاتی درباره سازنده و تاریخ ساخت آن ارائه می دهد. این مجسمه در طول سالیان، دستخوش آسیب هایی از جمله سرقت سر آن شده است که بعدها کشف و به جای اصلی خود بازگردانده شد.
سراب بیستون
سراب بیستون، چشمه ای پرآب و زلال است که از دل کوه می جوشد و آب آن در برکه ای کوچک جمع می شود. وجود این چشمه، عامل اصلی شکل گیری سکونتگاه های انسانی از دوران پیش از تاریخ تا عصر حاضر در این نقطه بوده است. سراب، علاوه بر تأمین آب آشامیدنی، فضای دلنشینی را ایجاد کرده که همواره مورد توجه مسافران و کاروانیان در مسیرهای ارتباطی مرکز و غرب ایران به بین النهرین بوده است. بسیاری از آثار تاریخی بیستون، از جمله کاروانسراها و پل ها، در اطراف این سراب بنا شده اند که گویای اهمیت آن در زندگی مردمان این خطه است.
غارهای بیستون
همانطور که پیش تر اشاره شد، در دامنه کوه بیستون چندین غار شامل مر تاریک، مر دو در، مر خر و شکارچیان وجود دارد. این غارها از اهمیت باستان شناختی بالایی برخوردارند، زیرا شواهدی از حضور انسان های اولیه در دوره پارینه سنگی میانی (حدود ۷۰ تا ۴۰ هزار سال پیش) را در خود جای داده اند. کاوش ها در این غارها، بقایای استخوان های انسانی و جانوری (مانند گوزن، غزال، گاو وحشی و گراز) و همچنین ابزارهای سنگی و استخوانی را آشکار کرده است. این یافته ها، بیستون را به یکی از مهم ترین سایت های مطالعات پارینه سنگی در ایران تبدیل کرده است.
گوردخمه برناج
گوردخمه برناج، اثر دیگری از دوران مادها (قرن هفتم تا ششم پیش از میلاد) است که در فاصله نسبتاً دوری از کتیبه داریوش و در ارتفاعی پایین تر قرار دارد. این گوردخمه کوچک که به نظر می رسد متعلق به یک شخصیت مهم بوده، از جمله قدیمی ترین آثار موجود در محوطه بیستون است و نشان دهنده قدمت سکونت و فرهنگ سازی در این منطقه حتی پیش از روی کار آمدن هخامنشیان است.
نقش برجسته های اشکانی
دوران اشکانی (حدود ۲۴۷ پیش از میلاد تا ۲۲۴ پس از میلاد) نیز سهمی در آثار تاریخی بیستون دارد. دو نقش برجسته مهم از این دوره شامل «نقش بلاش» و «نقش بهرام دوم/گودرز دوم» در محوطه یافت شده اند. نقش بلاش، که به احتمال زیاد مربوط به بلاش یکم یا دوم اشکانی است، صحنه ای از نیایش مذهبی را به تصویر می کشد. نقش برجسته بهرام دوم و گودرز دوم نیز صحنه ای از نبرد یا پیروزی را نشان می دهد که متأسفانه به دلیل حکاکی کتیبه شیخ علی خان زنگنه در دوره صفوی بر روی آن، دچار آسیب و مخدوش شدن شده است. این نقش ها، گواه تداوم اهمیت بیستون در دوران پادشاهی اشکانیان است.
کتیبه شیخ علی خان زنگنه
کتیبه شیخ علی خان زنگنه، متعلق به دوره صفویه (قرن هفدهم میلادی)، بر روی نقش برجسته بهرام دوم حک شده است. این کتیبه به شرح وقف املاکی برای کاروانسرای بیستون توسط شیخ علی خان زنگنه، حاکم کرمانشاه در آن زمان، می پردازد. این اثر، نمادی از تداوم حیات و کاربری محوطه بیستون در دوره های پس از اسلام و اهمیت آن به عنوان یک مسیر تجاری و کاروانی است.
پل های تاریخی
در محوطه بیستون، بقایای چندین پل تاریخی نیز دیده می شود که نشان دهنده اهمیت این منطقه در شبکه های ارتباطی باستانی است. از جمله این پل ها می توان به «پل خسرو» و «پل بیستون» اشاره کرد. پل خسرو، با حدود ۱۵۰ متر طول و ۷ متر عرض، بر روی رودخانه گاماسیاب بنا شده و سبک معماری آن نشان دهنده تعلق آن به اواخر دوره ساسانی، احتمالاً در زمان خسروپرویز است. پل بیستون نیز با ۱۴۴ متر طول و ۷.۶ متر عرض، بر روی رودخانه دینورآب قرار دارد. پایه های این پل در دوره ساسانی گذاشته شده و در دوره های بعدی از جمله ایلخانیان و صفویه مرمت و بازسازی شده است. این پل ها نقش حیاتی در اتصال مسیرهای تجاری و نظامی بین النهرین به فلات ایران ایفا می کردند.
کاروانسراهای تاریخی
قرار گرفتن بیستون در مسیر شاهی و جاده های ارتباطی مهم، نیاز به استراحتگاه هایی برای کاروان ها و مسافران را ایجاب می کرد. از این رو، کاروانسراهای متعددی در این محوطه بنا شده اند. «کاروانسرای ایلخانی» که بر روی بقایای «کاخ ناتمام ساسانی» ساخته شده، نمونه ای از معماری دوره ایلخانی است. «کاروانسرای صفوی» یا «کاروانسرای شاه عباسی» نیز از دیگر کاروانسراهای مهم این منطقه است که در دوره شاه سلیمان صفوی و به همت شیخ علی خان زنگنه تکمیل شد. این کاروانسراها، نمادی از شکوفایی تجارت و فرهنگ در مسیرهای باستانی ایران هستند.
کاخ ناتمام ساسانی
بقایای یک کاخ ناتمام از دوره ساسانی (قرن هفتم میلادی) در پایین کوه بیستون و مقابل فرهاد تراش یافت شده است. سبک معماری و شواهد باستان شناختی نشان می دهد که این کاخ به دلایل نامعلومی (احتمالاً حمله اعراب و سقوط ساسانیان) نیمه کاره رها شده است. کشف این کاخ، فرضیه استفاده از فرهاد تراش به عنوان دیوار پشتی یک بنای عظیم ساسانی را تقویت می کند.
تمام این آثار، از کوچک ترین غارهای پیش از تاریخ تا عظیم ترین کتیبه ها و پل ها، در کنار یکدیگر، بیستون را به موزه ای زنده و پویا از تمدن و تاریخ ایران تبدیل کرده اند. سراب پرآب بیستون نیز همچون رگ حیاتی، این مجموعه را سیراب کرده و به آن زیبایی طبیعی بخشیده است. این هم نشینی بی نظیر از طبیعت و تاریخ، بیستون را به مقصدی منحصر به فرد برای هر پژوهشگر، گردشگر و علاقه مند به فرهنگ ایران زمین تبدیل کرده است.
چرا کوه بیستون مقصدی ضروری است؟
کوه بیستون در استان کرمانشاه، فراتر از یک سایت باستان شناسی، یک نقطه تلاقی شگفت انگیز از تاریخ، اسطوره، هنر و طبیعت است که هر بازدیدکننده ای را به عمق قرون گذشته می برد. دلایل متعددی وجود دارد که بیستون را به مقصدی ضروری برای علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ ایران تبدیل می کند:
- تنوع بی نظیر آثار تاریخی: از غارهای پیش از تاریخ گرفته تا کتیبه هخامنشی داریوش بزرگ، مجسمه هرکول سلوکی، نقش برجسته های اشکانی و بناهای دوره ساسانی، صفوی و ایلخانی، بیستون یک موزه زنده و چندلایه است که سیر تحول تمدن در ایران را به نمایش می گذارد.
- اهمیت جهانی کتیبه داریوش: این کتیبه نه تنها سندی بی همتا از تاریخ هخامنشی است، بلکه نقش محوری آن در رمزگشایی خط میخی باستانی، آن را به یک میراث علمی و فرهنگی با اهمیت جهانی تبدیل کرده است. این اثر ثبت جهانی یونسکو، گواه شکوه و عظمت تمدن ایران باستان است.
- تجلی اسطوره و عشق: حضور دیواره فرهاد تراش و گره خوردن آن با داستان پرشور فرهاد و شیرین، بیستون را به نمادی از عشق، وفاداری و تلاش بی وقفه بدل کرده است. این بُعد اساطیری، تجربه ای عمیق تر و عاطفی تر از بازدید را برای گردشگران رقم می زند و پلی میان واقعیت تاریخی و خیال شاعرانه ایجاد می کند.
- زیبایی های طبیعی: قرار گرفتن این مجموعه در کنار سراب پرآب و دامنه کوهستان، فضایی دلنشین و آرامش بخش را فراهم می کند. طبیعت بکر منطقه، تکمیل کننده تجربه فرهنگی و تاریخی است.
برای بازدیدکنندگان، بیستون به راحتی قابل دسترسی است و با توجه به اهمیت آن، امکانات زیرساختی مناسبی در اطراف آن فراهم شده است. بهترین زمان بازدید از این منطقه، فصل های بهار و پاییز است که هوا معتدل و طبیعت سرسبز و دلپذیر است. بازدید از بیستون، تنها دیدن چند سنگ و کتیبه نیست؛ بلکه تجربه ای فراموش نشدنی از قدم زدن در میان هزاران سال تاریخ و شنیدن زمزمه های عشق و وفاداری از دل کوهی استوار است.
نتیجه گیری: بیستون، روایتگر جاودانگی
کوه بیستون، با قامت بلند و استوار خود در دل استان کرمانشاه، بیش از آنکه یک مکان جغرافیایی باشد، تجلی گاه جاودانگی تاریخ، شکوه هنر و عمق اساطیر ایرانی است. این منطقه، نمونه ای بی بدیل از هم زیستی تاریخ شکوهمند پادشاهی های کهن و اسطوره های دلنشین عشق و فداکاری است که هر بازدیدکننده ای را به سفری در اعماق زمان می برد.
از کتیبه جهانی داریوش بزرگ که روایتگر اقتدار هخامنشیان و گشاینده رازهای خط میخی است، تا دیواره فرهاد تراش که زمزمه های عشق بی مرز فرهاد به شیرین را در خود جای داده، هر گوشه از بیستون فصلی از کتاب تاریخ و ادبیات ایران را بازگو می کند. بیستون نه تنها یک سایت باستان شناسی، بلکه نمادی بی نظیر از عظمت تمدن ایران و ارزش های انسانی پایدار، همچون عشق، وفاداری و پایداری است. این کوه باشکوه، همچنان با شکوه و استوار، روایتگر داستانی است که هرگز کهنه نمی شود و برای همیشه در حافظه جمعی ایرانیان و جهان باقی خواهد ماند.