سرانجام مردی که از شاملو کند و به اخوان نزدیک شد

سرانجام مردی که از شاملو کند و به اخوان نزدیک شد

احمد شاملو یکی از جنجالی‌ترین و جنجالی‌ترین مردان جهان می‌گوید تحت تأثیر پیش‌اندیشی‌های زبان و زبان احمد شاملو قرار گرفته است. مسعود احمدی در عین حال معتقد است «رویکرد تاریخی اشعار ما نسبت به نیما تغییر چندانی نکرده است».

“بزرگ شدیم / به زمین تعظیم کردیم / و دیر / باران را به یاد می آوریم / باران فقط در یک جاده / پشت سر هم روی چتر بارید” (مسعود احمدی، آذر ۱۳۹۵)

به گزارش سلام دکتر، شاید همه چیز درباره شعر مسعود احمدی در فروردین ماه با همین تصادف تمام شد. شاعر عام البته با حرکت در چهار گوشه خانه تغییر چندانی نکرد و قبل از رفتن شعر را تمام کرد.

از سه چهار سال پیش به دلیل اثرات جسمانی تصادف، نه تنها شعر، بلکه حتی یک جمله یا حداقل تصویری از مسعود احمدی منتشر نشده است. حتی پس از مرگش نیز به طرز عجیب و غریبی به خاک سپرده شد.

اما او قبل از حذف کامل از آثار شعری خود دیدگاه ها و نظرات متفاوتی داشت.

همه چیز از اینجا شروع می شود. دو شعر تو 24 ساعت (برای کودکان) و شبنم و کویر (برای نوجوانان) با ملودی و زبان تولید می شود. پس از آنها اولین مجموعه شعر او با عنوان زنی پشت در این اثر بسیار تند و تاریک است که در سال 1360 منتشر شده است.

او می گوید که در ابتدا مانند بسیاری از شاعران «نو» تحت تأثیر معاصران و زبان احمد شاملو قرار گرفت، اما به تدریج از زبان شاملو فاصله گرفت و به زبان برادری نزدیک شد و سپس او را متاثر کرد. شما آزادی زبان را در پذیرش دریافت می کنید. (اوکانا)

احمدی معتقد است شاعر باید علاوه بر تخصص در زبانی که به آن می نویسد، از داستان زندگی خود به ویژه شعر زندگی و جهان خود بداند. او با مطالعه دقیق آثار قدیم و جدید و «نگرش عادی و صبورانه» مراحل قبلی را طی کرد و به موفقیت کوتاه مدت شعر خود دست یافت. (مصاحبه با مسعود احمدی، شاعر مجموعه «نمی دانم، مرده ام» روزنامه اعتماد، شماره 4122، دوشنبه 28 خرداد 1395، صفحه 7)

وی در مورد اشعار دهه 1970 معتقد بود که گروهی از نویسندگان جوان و مستعد همیشه علیرغم سوابق تاریخی و اجتماعی خود و متاثر از دیدگاه‌های دانشمندان و مشاوران جامعه فراصنعتی به سرعت به تولید می‌رسند. و اطلاعات تجاری گاه به حسادت شرایط اجتماعی مهم، مانند جنگیدن با همان زبان قدرتمند که اقتدار نیاکان خود را تأیید می کرد، پرچمدار تیم یا به قول آزیتا قهرمان «غیرممکن» می شدند. در پایان این دهه، بزرگسالان نابالغ، حرکتی را با عنوان ناقص و کاستی یا نام «آسانی در شعر» آغاز کرده اند که به گفته این نویسنده، هیچ هنجار تاریخی و اجتماعی پشتوانه ای ندارد و تابع اصول ثابتی نیست. و ایده‌هایی به جز دستورالعمل‌های اسطوره‌ای یا ایده‌های شخصی که عنوان «آسان، سرگرم‌کننده» یا علاقه «توبه» را می‌سازد.

مسعود احمدی شاعر در شعرهایش همیشه وابسته به سازمان نیست، اما در عین حال به سادگی اشعار دهه های اخیر معتقد است. مرحوم شاعر در این باره می فرماید: اندیشیدن و اجرای این ساده سازی و ساعت گذاری جز برجستگی آن در آسانی، تکثیر، آسانی، تنبلی در یادگیری و ورزش، تنبلی نویسی و در نهایت تنبلی ذهنی، به ویژه در میان تنبلان، حاصل نشده است. نسل. به نظر می رسد که انگیزه های عقیدتی و سیاسی این مبلغان تعصب و تعصب بسیار قوی بوده است. نمی توانم باور کنم که همه پیروان شعری که توسط یک سازمان عقیدتی-سیاسی و یارانش ساخته و پرداخته شده است، با وجود ضعف های کتاب های شگفت انگیز و اشتباهات فاحش موضوعی و دستوری، این همه اندک باشند و ادبیات و زبان فارسی آن را ندانند. ، نمی فهمند و افسانه نمی گویند. بنابراین جای تعجب نیست که گروه ها و سازمان های از دست رفته جایگاه مقدسی برای موسسان، اعضا و حامیان خود پیدا کنند که به پناهگاه تبدیل شده اند و معتقدان به آنها حتی به قیمت هزینه های فرهنگی از هیچ چیزی روی گردان نمی شوند. آینده یک کشور و کرامت (مصاحبه با مسعود احمدی، شاعر مجموعه «نمی دانم، مرده ام» روزنامه اعتماد، شماره 4122، دوشنبه 28 خرداد 1395، صفحه 7)

«به جنوب نگاه نکن
به سوی جهل و ایمان
بیکاری
بدون گرسنگی و بیماری
یا حتی
علاوه بر آن
هنوز دارم خودمو میکوبم
باید
نگاه نکن
بی وجدان، ناشناس و گمنام

بت
فقط روزهای سیاه سرباز و تیر نیستند
دارند فداکاری می کنند
کلاه و سلاح
که افکار متلاشی کننده
طرح ها و علایق عشق »
مجموعه شعر من دیگر نمرده اممسعود احمدی، انتشارات مروارید، 1397)

حتی حمیدرضا شکارسری من و تناقضاتش اشاره به شعر “دو سه ساعت عطر یاس” داشت با «این رودخانه (اینجا جاری است) و این سنجاب ها / از این درخت بلوط می افتند / بالا می روند / به خاطر ثریا / بدنش نمی توانست حرف بزند / پوستش آسیب دیده بود / صدایش حتی خفه است / حتی / وقتی بیرون افتاد. از جان او و اتفاق افتاد / و به خاطر او / دشمن من شد / دشمن خدا » و از ساده انگاری او نوشت: به تعبیر شاعر، شعر بر هر دو می شنویم.

اگرچه ارتباط یکی از ویژگی‌های مهم کلمات چندصدایی است، اما اولین قدم در این ارتباط، ارتباط بین نویسنده و شخصیت‌ها است که بین خود و دو کلمه مهم شخصیت‌ها یک «من» ترسیم می‌کند. در واقع او صدای بلند خود را از دهان آنها به گوش مخاطب رسانده بود و تمام.

شکارسری در بخشی دیگر از همین مقاله درباره دیگر اشعار احمدی می‌گوید: «من» داستان منثور و داستان‌های کوتاه آن را با استفاده از همین کتاب‌ها به شعر خوانده‌ام و گاه این توهم را خوانده‌ای که آنقدر پیش‌بینی می‌کنی. “وقتی اینها در سکوت هستند، احتمالا یک شعر مقدس خوانده می شود!”

احمدی در عین حال مخالفت صریح خود را با دیدگاه شمس لنگرودی مبنی بر «من از مدافعان و منادیان سادگی در شعر خود هستم» و نیز حافظ موسوی در باب ساده نویسی ابراز کرد و به قسمت عالی کیکاوس بن اسکندر (قابوس نامه) اشاره کرد. . گزیده)، به کوشش دکتر. غلامحسین یوسفی، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم 1362، فصل 35 «در اشعار و روایات شعر»، ص 277) یادآور می شود: «و اگر شاعر هستید سعی کنید گفتار خود را ساده و مکث کنید. [غامض] و نگو که آنچه تو می دانی و دیگران نیاز به توصیف دارند، شعرها به نفع مردم خوانده می شود نه به نفع خود. وزن [و] زیاده روی نکنید، نگویید شعر ناخوشایند است و شعر خوب نیست، »…»

به گفته کامیار عابدی، او در سخنرانی های خود و گاه میزگردهایی که شرکت می کرد از بحث و جدل با همکاران خود پرهیز نمی کرد. (برنده شاعر جنجالی، سلام دکتر، خرداد 1401)

شاید همین مسائل است که علاوه بر سکوت خود شاعر در سال های اخیر، بر سکوت احمدی افزوده است. سکوتی که با وداع به پایان رسید، پیکر مسعود احمدی ساعاتی پس از درگذشت، بلافاصله و بدون حضور اهالی فرهنگ و ادب در جایی بیرون از بهشت ​​هنرمندان بهشت ​​زهرای تهران به خاک سپرده شد.

ویدیو از صفحه انتشارات افراز

انتهای پیام/