
خلاصه کتاب فصوص الحکم و نقش الفصوص ( نویسنده محیی الدین بن عربی )
کتاب فصوص الحکم، اثر بی بدیل محیی الدین ابن عربی، شیخ اکبر عرفان اسلامی، نگین هایی از حکمت الهی را در قالب کلمات انبیاء گوناگون به خواننده عرضه می کند که درک عمیق از هستی و حقیقت انسان را ممکن می سازد. این اثر پیچیده، به همراه اثر تلخیصی یا مکمّل آن، نقش الفصوص، دروازه ای به سوی مکتب عرفان نظری و وحدت وجود گشوده و مطالعه آن برای هر پژوهشگر و علاقه مند به این حوزه ضروری است. در این مقاله، خلاصه ای جامع و تحلیلی از این دو کتاب گران سنگ ارائه می شود تا مسیر فهم این متون غنی و پرمایه هموار گردد.
محیی الدین ابن عربی، ملقب به شیخ اکبر، یکی از تأثیرگذارترین چهره های تاریخ تفکر اسلامی است که آثار او مرزهای فلسفه، کلام و عرفان را درنوردیده و تا به امروز منبع الهام بسیاری از متفکران بوده است. دو اثر شاخص او، فصوص الحکم و نقش الفصوص، چکیده ای از اندیشه های عمیق و بنیان گذار او در عرفان نظری محسوب می شوند. پیچیدگی و ژرفای این متون، همواره چالشی برای خوانندگان به شمار رفته، اما درک محتوای آن ها برای هر کسی که قصد ورود به عالم عرفان اسلامی را دارد، حیاتی است.
آشنایی با شیخ اکبر: محیی الدین ابن عربی و جایگاه او در عرفان نظری
محیی الدین ابن عربی، زاده مرسیه در اندلس (۵۶۰ ه.ق)، از جمله نادر شخصیت هایی است که اندیشه هایش جریانی نو در عرفان اسلامی پدید آورد و نه تنها در جهان اسلام، بلکه در غرب نیز مورد توجه قرار گرفت. او را به حق می توان بنیان گذار عرفان نظری دانست؛ عرفانی که بر پایه مکاشفات و مشاهدات قلبی، نظامی فکری و فلسفی بنا نهاد و به تبیین دقیق مباحثی چون وحدت وجود، انسان کامل، اسماء و صفات الهی و مراتب وجود پرداخت. آثار او، به ویژه فصوص الحکم، نمایانگر نبوغی است که توانست حقایق کشفی را در قالب زبانی فلسفی و برهانی ارائه دهد.
اهمیت آثار ابن عربی، به خصوص فصوص الحکم و نقش الفصوص، در آن است که این متون، علاوه بر عمق نظری، جنبه های عملی عرفان را نیز به گونه ای تبیین می کنند که سالک را در مسیر شناخت حقیقت یاری می رسانند. فصوص الحکم به دلیل ساختار منحصر به فرد و عمق مفاهیم، همواره کانون توجه و بحث و جدل بوده است. از سوی دیگر، نقش الفصوص به عنوان یک متن مکمل و راهنما، در فهم پیچیدگی های فصوص الحکم نقش بسزایی ایفا می کند.
فصوص الحکم: نگین های حکمت الهی
کتاب فصوص الحکم، که عنوان کامل آن «فصوص الحکم فی کلمات الفصوص» است، به لحاظ محتوا و تأثیر، از مهم ترین آثار ابن عربی و بلکه یکی از بنیادی ترین متون عرفان نظری اسلامی محسوب می شود. این کتاب با وجود حجم نسبتاً اندک، اقیانوسی از معارف عمیق عرفانی و حقایق الهی را در خود جای داده است.
ریشه شناسی و معنای فص
واژه «فص» (مفرد فصوص)، در لغت معانی متعددی دارد که هر یک به نوعی با محتوای کتاب مرتبط است و انتخاب این نام توسط ابن عربی، حاکی از دقت نظر و عمق دیدگاه اوست. از جمله معانی لغوی «فص» می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- نگین انگشتری: فصوص، نگین هایی هستند که بر انگشتری وجود انبیاء نشانده شده اند و هر نگین، حکمت خاصی را در خود نهفته دارد.
- جوهر و اصل هر چیز: هر فص، جوهره و حقیقت اصلی حکمت الهی را از منظر یک پیامبر خاص بیان می کند.
- بخش و مفصل: کتاب به بخش های جداگانه (فص ها) تقسیم شده که هر یک به مثابه مفصلی است که حقایق را به هم پیوند می دهد.
ابن عربی با انتخاب این نام، به این نکته اشاره دارد که هر پیامبری، به مثابه نگینی است که حکمت الهی را به شکلی خاص و منحصر به فرد تجلی می دهد. لذا «فصوص الحکم» به معنای «نگین های حکمت» یا «اصول و جوهره های حکمت» است که از طریق کلمات (حقایق وجودی) انبیاء تجلی یافته اند.
انگیزه و چگونگی تألیف فصوص الحکم
ابن عربی خود در مقدمه کتاب فصوص الحکم، به انگیزه و چگونگی نگارش این اثر اشاره می کند. او بیان می دارد که در سال ۶۲۷ ه.ق، در دمشق، پیامبر اکرم (ص) را در خواب مشاهده کرده است. در این رؤیا، پیامبر (ص) کتابی را که همان فصوص الحکم بوده، به او می دهد و دستور می دهد که آن را به مردم و اهل حکمت و عرفان عرضه کند تا از آن بهره مند شوند. ابن عربی این امر الهی را با جان و دل می پذیرد و معتقد است که هر آنچه در این کتاب نگاشته، کلام الهی است که از طریق الهام به او منتقل شده است. این روایت، بر قداست و اعتبار ویژه ای که ابن عربی برای این اثر قائل بوده، تأکید می کند.
ساختار و چارچوب کتاب
فصوص الحکم از ۲۷ فص (فصل) تشکیل شده است. هر فص به «کلمه» (حقیقت وجودی) و «حکمت» یکی از انبیاء الهی اختصاص دارد. این انبیاء از حضرت آدم (ع) آغاز شده و به حضرت محمد (ص) ختم می شوند. نکته حائز اهمیت این است که ابن عربی در این کتاب، نگاهی تاریخی به انبیاء ندارد، بلکه آن ها را به عنوان نمونه های نوعی (مثال های جامع) از انسان کامل می بیند که هر یک، مظهر و مجلای یک حکمت خاص الهی هستند. به عبارت دیگر، هر پیامبر، آینه ای است که جلوه ای از اسماء و صفات حق را به بهترین نحو منعکس می کند و ابن عربی از طریق بررسی این تجلیات، به تبیین مبانی عرفان نظری می پردازد.
ابن عربی در فصوص الحکم، نگاهی فراتر از تاریخ به انبیاء دارد و آن ها را مظاهر حکمت های ازلی الهی می داند؛ هر پیامبر، کلمه ای است که حقیقتی از حقایق وجود را بر ما آشکار می سازد.
مفاهیم مرکزی در فصوص الحکم
فصوص الحکم بنیانی ترین اصول عرفان نظری ابن عربی را در خود جای داده است. درک این مفاهیم کلیدی، برای فهم محتوای هر فص و در مجموع، اندیشه ابن عربی ضروری است.
وحدت وجود: قلب تپنده اندیشه ابن عربی
مهم ترین و در عین حال مناقشه برانگیزترین مفهوم در آثار ابن عربی، به ویژه فصوص الحکم، «وحدت وجود» است. این مفهوم غالباً با «همه خدایی» اشتباه گرفته می شود، اما تفسیری دقیق تر از آن، تمایز این دو را آشکار می سازد. از دیدگاه ابن عربی:
- هستی واحد است: هستی در حقیقت یکی است و آن هستیِ حق (خداوند) است.
- کثرات، تجلیات حق هستند: هر آنچه در عالم کثرت به چشم می خورد (اعیان ممکنات)، ظهورات و تجلیات آن وجود واحد الهی است، نه اینکه خود، دارای وجود مستقل باشند.
- فرق میان عینیت و ظهور: حق عین موجودات نیست، بلکه موجودات ظهور حق هستند. به عبارت دیگر، کثرت، تعین و تنزل وجود واحد در مراتب گوناگون است.
این دیدگاه، جهان را نه مجموعه ای از موجودات مستقل، بلکه آینه هایی می داند که هر یک به شکلی، جمال و کمال حق را منعکس می کنند. تجلی حق در کثرات و اسماء الهی، جوهره این مفهوم است که هر موجودی، مظهری از یک یا چند اسم الهی است و عالم، مجموعه بی انتهایی از این تجلیات است.
انسان کامل: آیینه تمام نمای حق
مفهوم «انسان کامل» از دیگر ارکان اندیشه ابن عربی است. انسان کامل کسی است که به تمام اسماء و صفات الهی جامعیت یافته و آن ها را در وجود خود متجلی ساخته است. او آیینه تمام نمای حق است و واسطه میان حق و خلق. ابن عربی معتقد است:
- جامعیت اسماء: انسان کامل، جامع جمیع اسماء الهی است و به همین دلیل می تواند خلیفه الهی بر روی زمین باشد.
- آدم (ع) نمونه اولیه: حضرت آدم (ع) به عنوان اولین انسان، نمونه اولیه و بالقوه انسان کامل است که قابلیت پذیرش تمام اسماء را دارد.
- حضرت محمد (ص) انسان کامل اکمل: پیامبر اکرم (ص) در نگاه ابن عربی، انسان کامل اکمل و جامع ترین تجلی اسماء الهی است که به مقام خاتمیت نایل گشته است.
انسان کامل، نه تنها در بعد نظری، بلکه در بعد عملی نیز راهبر و راهنمای سالکان است و تجلی عالی ترین مراتب معرفت و عبودیت الهی به شمار می رود.
اسماء و صفات الهی
در عرفان ابن عربی، اسماء و صفات الهی نقش محوری در آفرینش و تجلیات دارند. خداوند در مرتبه ذات، احدیّت و غیب محض است، اما برای ظهور خود، ابتدا در اسماء و صفات متجلی می شود. هر اسم الهی، یک وجه و حقیقت از حق تعالی را نمایان می سازد و کثرت موجودات در عالم، نتیجه همین کثرت اسماء و تجلیات آن هاست.
- نقش اسماء در آفرینش: اسماء الهی، منشأ و علل هستی کثرات هستند. هر شیء، بر اساس استعدادی که از اسم خاصی دریافت کرده، به وجود می آید.
- مراتب وجود: ارتباط اسماء با مراتب وجود به این معنی است که هر اسم الهی، در مرتبه ای خاص از هستی (عالم جبروت، ملکوت، ناسوت) جلوه گر می شود و این تجلیات، عالم را پدید می آورند.
قضا و قدر و جبر و اختیار از دیدگاه ابن عربی
ابن عربی در فصوص الحکم، به یکی از چالش برانگیزترین مباحث کلامی، یعنی قضا و قدر و نسبت آن با جبر و اختیار، می پردازد. دیدگاه او در این باره، تلاشی برای رفع سوءتفاهم های رایج و ارائه برداشتی عرفانی است. او بر این باور است که قضا، علم الهی و قدر، تجلی این علم در اعیان موجودات است. انسان در عین جبر وجودی (که بر اساس تقدیر الهی آفریده شده)، دارای اختیار در انتخاب و عمل است. این اختیار، در سایه اراده الهی شکل می گیرد و به معنای استقلال کامل انسان از حق نیست، بلکه از تجلی اسم مريد در انسان نشأت می گیرد.
مروری بر فص های کلیدی فصوص الحکم
کتاب فصوص الحکم، شامل ۲۷ فص است که هر یک به نام یکی از انبیا نامگذاری شده و حکمت خاصی را بیان می کند. در اینجا به برخی از فص های مهم و کلیدی اشاره می شود:
- فص آدمی (فص الحکمة الالهیة): این فص به حکمت الهیه در کلمه آدم (ع) می پردازد. آدم (ع) به عنوان اولین تجلی جامع الهی و نمونه انسان کامل معرفی می شود که قابلیت پذیرش تمام اسماء الهی و مقام خلافت را داراست. او آیینه کاملی است که صورت حق را منعکس می کند.
- فص شیثی (فص الحکمة النفثیة): حکمت نفثیه در کلمه شیث (ع) به معنای بخشش و عطیه الهی است. این فص به ارتباط میان روح و جسم و نقش نفث الهی (دمیدن روح) در آفرینش و حیات اشاره دارد.
- فص نوحی (فص الحکمة السبوحیة): حکمت سبوحیه (پاک و منزه بودن) در کلمه نوح (ع) بررسی می شود. ابن عربی به حقیقت ظاهر و باطن دین می پردازد و معنای غرق شدن و نجات را در پرتو این حکمت تبیین می کند که نجات یافتن از کثرات و غرق شدن در توحید است.
- فص ابراهیمی (فص الحکمة الخلیلیة): حکمت خلالیه (دوستی صمیمی) در کلمه ابراهیم (ع) بیانگر مقام خلت و دوستی عمیق با خداست. این فص به حقیقت محبت الهی و تسلیم محض در برابر اراده حق می پردازد.
- فص موسوی (فص الحکمة العلویة): حکمت علویه (برتری و رفعت) در کلمه موسی (ع) مورد بحث قرار می گیرد. این فص به فوقیت الهی، تجلیات خاص حق (مانند تجلی بر کوه طور) و حقیقت فرعونیت (به عنوان نمادی از حجاب و غرور) می پردازد.
- فص هارونی (فص الحکمة الامامیة): حکمت امامیه در کلمه هارون (ع) به مقام امامت و رهبری روحانی اشاره دارد. ابن عربی نقش هارون (ع) را به عنوان وزیر و جانشین موسی (ع) و تبیین معارف الهی برای امت بیان می کند.
- فص عیسوی (فص الحکمة الروحية): حکمت روحیه در کلمه عیسی (ع) به حقیقت روح و دم قدسی اشاره دارد. این فص مفهوم روح و ارتباط آن با حق، و مقام اعجاز و حیات بخشی حضرت عیسی (ع) را از منظر عرفانی تبیین می کند.
- فص سلیمانی (فص الحکمة الملکیة): حکمت ملکیه در کلمه سلیمان (ع) به مفهوم ملک و سلطنت الهی می پردازد. این فص نشان می دهد که چگونه تمام موجودات، در قلمرو ملک الهی قرار دارند و سلیمان (ع) مظهر حاکمیت و قدرت الهی بر عالم بوده است.
- فص داوودی (فص الحکمة داودیة): حکمت داودیّه در کلمت داوود (ع) به مقام خلافت و تجلی قدرت الهی در حکم و داوری می پردازد. داوود (ع) نمادی از حاکمی است که با حکمت و عدالت، حق الهی را در زمین برقرار می سازد.
- فص یوسفی (فص الحکمة الماحیة): حکمت ماحیه (محو کننده) در کلمه یوسف (ع) به زیبایی و جذابیت الهی و نقش آن در محو شدن کثرات در وحدت اشاره دارد. داستان یوسف (ع) نمادی از تجلی جمال الهی است که حجاب ها را برمی دارد.
- فص محمدی (فص الحکمة الفردیة): این فص، که از مهم ترین فص های کتاب است، به حکمت فردیه در کلمه محمد (ص) می پردازد. حضرت محمد (ص) به عنوان انسان کامل اکمل، جامع ترین مظهر اسم الله و خاتم انبیاء معرفی می شود. حکمت فردیه بر آن است که او فرد کامل و بی همتایی است که همه حقایق الهی را در خود جمع کرده است و کمال نبوت به او ختم می شود.
نقش الفصوص: مدخلی بر فهم فصوص الحکم
علاوه بر فصوص الحکم، کتاب دیگری با عنوان «نقش الفصوص» نیز به ابن عربی نسبت داده شده است که به نوعی مکمل و راهنمای فهم اثر اصلی او به شمار می رود. این کتاب با هدف تسهیل فهم مباحث عمیق فصوص الحکم نوشته شده است.
ماهیت و ساختار نقش الفصوص
درباره ماهیت کتاب «نقش الفصوص» و اینکه آیا تلخیصی مستقیم از «فصوص الحکم» است یا اثری مستقل از ابن عربی یا شارحان او، اقوال مختلفی وجود دارد. برخی آن را تلخیصی مختصر از فصوص الحکم می دانند که ابن عربی خود برای ارائه چکیده ای از اندیشه هایش نگاشته است. این کتاب نیز همچون فصوص الحکم، به ۲۷ فص تقسیم شده و هر فص به یکی از انبیا اختصاص دارد، اما با رویکردی فشرده تر و خلاصه تر به مباحث می پردازد. ساختار آن به گونه ای است که مبانی کلی هر فص را بدون ورود به جزئیات پیچیده و استدلال های طولانی، بیان می کند.
برخی پژوهشگران نیز معتقدند که این کتاب به قلم خود ابن عربی نیست و شاید شارحان یا شاگردان او برای ساده سازی و مدخل قرار دادن آن برای دانشجویان عرفان، آن را تدوین کرده باشند. با این حال، اکثر محققان آن را به خود شیخ اکبر نسبت می دهند.
اهمیت و کاربرد نقش الفصوص
نقش الفصوص به دلیل ایجاز و فشردگی محتوا، اهمیت بسزایی به عنوان مدخل و راهنمایی برای فهم عمیق تر فصوص الحکم دارد. برای کسی که می خواهد با اندیشه ابن عربی آشنا شود، اما از پیچیدگی فصوص الحکم بیم دارد، شروع با نقش الفصوص می تواند بسیار مفید باشد. این کتاب مفاهیم اصلی عرفان نظری را به صورت فشرده تر و قابل دسترس تر ارائه می دهد و خواننده را برای ورود به دنیای غنی و پر از اصطلاحات فصوص الحکم آماده می کند. معمولاً در این کتاب بر جنبه های بنیادی وحدت وجود و انسان کامل با جملاتی موجز تأکید شده است.
اهمیت، تأثیرات و نقدهای وارده بر فصوص الحکم
فصوص الحکم نه تنها در زمان خود، بلکه در طول قرون متمادی، جایگاهی بی بدیل در تفکر اسلامی داشته و تأثیرات عمیقی بر حوزه های مختلف نهاده است.
تأثیرات ماندگار در عرفان و فلسفه اسلامی
این کتاب سنگ بنای عرفان نظری پس از ابن عربی به شمار می رود و اندیشه های آن در آثار بسیاری از فیلسوفان و عارفان پس از او، نظیر ملاصدرا، مکتب اصفهان و دیگر مکاتب فلسفی و عرفانی شیعه و سنی، بازتاب یافته است. ملاصدرا در «اسفار اربعه» خود، بسیاری از مبانی عرفانی ابن عربی، به ویژه وحدت وجود، را با حکمت متعالیه خویش درآمیخت و به آن بُعد فلسفی بخشید. فصوص الحکم همچنین در کلام و ادبیات اسلامی جایگاه ویژه ای دارد و بسیاری از شاعران و نویسندگان، از مفاهیم و اصطلاحات آن در آثار خود بهره برده اند. رابطه این اثر با تصوف عملی و سلوک نیز حائز اهمیت است؛ زیرا مبانی نظری ارائه شده در آن، راهنمای سالکان در مسیر سیر و سلوک و رسیدن به حقایق عرفانی بوده است.
نقدها و ردیه ها: بررسی دلایل و پاسخ ها
اندیشه های ابن عربی، به ویژه مفهوم وحدت وجود و برخی عبارات مطرح شده در فصوص الحکم، همواره مورد نقد و رد از سوی برخی گروه ها و شخصیت ها بوده است. مهم ترین منتقدان او عبارتند از ابن تیمیه (متکلم حنبلی)، علاءالدوله سمنانی (عارف سمنانی) و برخی فقها و متکلمان دیگر.
دلایل اصلی نقدها بر فصوص الحکم را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
- عبارات مناقشه آمیز: برخی عبارات ابن عربی، نظیر «العبد ربّ و الربّ عبد»، به ظاهر متناقض و کفرآمیز تلقی شده است.
- وحدت وجود: تفسیر سطحی از وحدت وجود، آن را به همه خدایی (پانتئیسم) تشبیه کرده و منتقدان آن را با عقیده توحید اسلامی در تضاد می دانستند.
- تفاسیر از انبیاء: برخی تفاسیر ابن عربی از اعمال و اقوال انبیاء که با برداشت های رایج متفاوت بود، نیز مورد ایراد قرار گرفته است.
اما شارحان ابن عربی و پیروان مکتب او، همواره به دفاع از مبانی فکری او پرداخته و تلاش کرده اند تا سوءتفاهم ها را رفع کنند. دفاع اصلی بر این مبنا است که ابن عربی در تبیین وحدت وجود، تمایز میان عینیت و ظهور را همواره رعایت می کند. موجودات، عین حق نیستند، بلکه ظهورات و تجلیات اویند؛ یعنی هستی مستقل از حق ندارند و وجودشان عین ربط و تعلق به حق است. عباراتی نظیر «العبد رب و الرب عبد» نیز در پرتو این تمایز و با توجه به مراتب وجودی و تجلیات اسماء الهی، معنا می یابند و منظور ابن عربی، نه نفی بندگی عبد، بلکه اشاره به تجلی حق در هر موجودی، حتی در مقام عبودیت است.
راهنمای مطالعه بیشتر و منابع تکمیلی
فهم عمیق فصوص الحکم نیازمند مطالعه ای دقیق و با راهنمایی اساتید و شروح معتبر است. برای علاقه مندان به این حوزه، آشنایی با بهترین ترجمه ها و شروح فارسی ضروری است.
بهترین ترجمه ها و شروح فارسی فصوص الحکم
در طول تاریخ، شروح و ترجمه های متعددی بر فصوص الحکم نوشته شده است که هر یک از منظری به تبیین این اثر پرداخته اند:
- ترجمه های فارسی معتبر:
- ترجمه دکتر محمد خواجوی: این ترجمه به دلیل دقت و وفاداری به متن اصلی، از جمله معتبرترین و مورد ارجاع ترین ترجمه های فارسی فصوص الحکم است که به همراه شرحی مختصر ارائه شده است.
- ترجمه های دیگر: ترجمه های دیگری نیز وجود دارد که هر یک می تواند به نوعی برای مخاطبان خاص خود مفید باشد.
- شروح برجسته: شروح متعددی بر فصوص الحکم نوشته شده که برخی از مهم ترین آن ها عبارتند از:
- شرح قیصری: شرح کمال الدین عبدالرزاق کاشانی (معروف به قیصری) بر فصوص الحکم، از برجسته ترین و جامع ترین شروح است که خود به مثابه یک کتاب درسی در عرفان نظری محسوب می شود و ترجمه فارسی آن نیز موجود است.
- شرح جامی: عبدالرحمن جامی نیز شرحی بر فصوص الحکم نگاشته که از شروح مشهور و معتبر به شمار می رود.
- شرح جندی: مویدالدین جندی، از شاگردان مستقیم ابن عربی، اولین شرح جامع و مفصل را بر فصوص الحکم نوشته که از اصیل ترین منابع برای فهم اندیشه شیخ اکبر است.
- شرح ملاصدرا: ملاصدرا نیز در آثار فلسفی خود، به تبیین و شرح برخی از فص های فصوص الحکم پرداخته است.
توصیه هایی برای شروع مطالعه
برای کسانی که قصد ورود به دنیای اندیشه های ابن عربی را دارند، توصیه هایی چند می تواند راهگشا باشد:
- شروع با نقش الفصوص: همانطور که پیشتر اشاره شد، شروع با مطالعه «نقش الفصوص» می تواند مدخل مناسبی برای آشنایی اولیه با مفاهیم باشد.
- مطالعه شروح قبل از متن اصلی: برای فصوص الحکم، توصیه اکید می شود که ابتدا با شروح معتبر و قابل فهم آغاز شود. شروح، با توضیح اصطلاحات و ابهام زدایی از عبارات، مسیر را برای فهم متن اصلی هموار می کنند.
- استفاده از منابع تکمیلی: مطالعه کتاب ها و مقالات پژوهشی که به تبیین مبانی عرفان ابن عربی و نقد و بررسی دیدگاه های او می پردازند، می تواند به تعمیق فهم کمک کند.
- اخذ راهنمایی از اساتید: به دلیل پیچیدگی و عمق مطالب، همراهی با استادی حاذق در این زمینه، بهترین راه برای درک صحیح و جلوگیری از برداشت های نادرست است.
نتیجه گیری
فصوص الحکم و نقش الفصوص، بی شک از مهم ترین و تأثیرگذارترین آثار در تاریخ تفکر اسلامی و عرفان نظری به شمار می روند. این دو کتاب، نه تنها به معرفی مبانی وحدت وجود و انسان کامل می پردازند، بلکه به خواننده این امکان را می دهند که از دریچه کلمات حکمت آمیز انبیاء، به حقایق هستی و جایگاه انسان در آن، بیندیشد. اهمیت ابدی این آثار در آن است که همواره الهام بخش متفکران بوده و به شناخت عمیق تری از خداوند، جهان و انسان یاری رسانده اند. مطالعه دقیق و با بصیرت این متون، با راهنمایی شروح و ترجمه های معتبر، می تواند دروازه ای به سوی عالمی از معرفت گشوده و خواننده را به تأمل و پژوهش در مبانی عرفانی برای رسیدن به حقایق هستی وادارد. درک این آثار، مسیری است به سوی خودشناسی و خداشناسی که در آن، هر فص، نگینی از حکمت را در جان سالک می نشاند.