
بلاروس در اروپای شرقی
بلاروس، کشوری محصور در خشکی در اروپای شرقی، نقشی منحصربه فرد در تاریخ و ژئوپلیتیک منطقه ایفا می کند که آن را از سایر کشورهای همسایه متمایز می سازد. این کشور، که زمانی بخشی از دوک نشین بزرگ لیتوانی و سپس مشترک المنافع لهستان-لیتوانی بوده، از نظر تاریخی تحت تأثیر قدرت های بزرگ منطقه ای، به ویژه روسیه، قرار داشته است. بررسی دقیق موقعیت جغرافیایی، سیر تحولات تاریخی، ساختار سیاسی، ویژگی های اقتصادی و هویت فرهنگی بلاروس، برای درک عمیق تر از جایگاه فعلی آن در اروپای شرقی و پیچیدگی های روابطش با همسایگان غربی و شرقی ضروری است.
موقعیت جغرافیایی و مرزهای اروپای شرقی
بلاروس، با مساحتی در حدود ۲۰۷,۶۰۰ کیلومتر مربع، در قلب اروپای شرقی قرار گرفته و تنها کشور محصور در خشکی در این منطقه است که با پنج کشور مرز مشترک دارد. این کشور از شمال و شرق با روسیه، از جنوب با اوکراین، و از غرب با لهستان، لیتوانی و لتونی همسایه است. این موقعیت، بلاروس را در طول تاریخ به چهارراهی مهم میان شرق و غرب اروپا تبدیل کرده است.
معرفی جغرافیایی بلاروس
سرزمین بلاروس عمدتاً از دشت های پست و مناطق باتلاقی گسترده تشکیل شده است. بخش قابل توجهی از کشور، حدود ۴۰ درصد، با جنگل پوشیده شده است که آن را به یکی از کشورهای جنگلی اروپا تبدیل می کند. از ویژگی های طبیعی مهم آن می توان به وجود هزاران رودخانه و دریاچه اشاره کرد. سه رودخانه اصلی که از بلاروس عبور می کنند، نمان (به سمت دریای بالتیک)، پریپیات (به سمت دنیپر) و دنیپر (به سمت دریای سیاه) هستند که نقش حیاتی در اکوسیستم و تاریخ کشور ایفا کرده اند. مرتفع ترین نقطه بلاروس تپه دزیارژینسکایا با ارتفاع ۳۴۵ متر و پست ترین نقطه آن در رود نمان با ۹۰ متر از سطح دریا قرار دارد. این اقلیم قاره ای معتدل تا سرد، با زمستان های بسیار سرد و تابستان های خنک و بارانی، ویژگی بارز آب و هوای بلاروس است.
تأثیر موقعیت جغرافیایی بلاروس
موقعیت جغرافیایی بلاروس به عنوان یک پل ارتباطی بین شرق و غرب اروپا، تأثیر عمیقی بر تاریخ و فرهنگ آن گذاشته است. این سرزمین در طول قرون متمادی شاهد عبور و مرور فرهنگ ها، ارتش ها و تجارت بوده است. همچنین، این موقعیت آن را در کانون منازعات ژئوپلیتیکی قرار داده و به دلیل نزدیکی به اروپای غربی و روسیه، همواره مورد توجه قدرت های منطقه ای بوده است. از منابع طبیعی بلاروس می توان به ذخایر پیت، گرانیت، دولومیت و خاک رس اشاره کرد. علاوه بر این، میراث فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶، که ۷۰ درصد از بارش رادیواکتیو آن بر فراز خاک بلاروس نشست، همچنان تأثیرات قابل توجهی بر محیط زیست و سلامت مردم در مناطق جنوب شرقی کشور دارد.
نام و هویت: چرا روسیه سفید؟ ریشه یابی نام و هویت ملی بلاروس
نام بلاروس که امروزه به کار می رود، ریشه های تاریخی و فرهنگی پیچیده ای دارد و درک آن برای شناخت هویت ملی این کشور در اروپای شرقی ضروری است.
ریشه های نام بلاروس
نام بلاروس ارتباط نزدیکی با اصطلاح بلایا روس (Belaya Rus) یا روسیه سفید دارد. نظریه های متعددی درباره منشأ این نام وجود دارد: برخی آن را به رنگ پوشاک مردم محلی، برخی به جغرافیای مناطقی که از حمله مغول ها در امان ماندند (مانند پولوتسک، ویتبسک و موگیلف) و برخی دیگر به ارتباط رنگ سفید با جهت غرب اشاره می کنند، به طوری که بلاروس بخش غربی روس در قرون ۹ تا ۱۳ میلادی بوده است.
نام بلاروس با روسیه سفید یا روتنیای سفید اغلب در منابع قدیمی اروپایی به جای یکدیگر به کار رفته اند. اولین کاربرد شناخته شده اصطلاح روسیه سفید برای اشاره به بلاروس در اواخر قرن شانزدهم توسط جرومی هورسی، جهانگرد انگلیسی، ثبت شده است. در دوران امپراتوری روسیه، تزارها خود را تزار همه روس ها – روسیه بزرگ، روسیه کوچک و سفید می خواندند که این امر به نوعی تأکید بر تمامیت سرزمینی و هویتی واحد بود. پس از انقلاب بلشویکی و تشکیل جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی (BSSR)، این نام به عنوان بخشی از آگاهی ملی پذیرفته شد، اما پس از استقلال در سال ۱۹۹۱، استفاده از بلوروسیه (که ریشه ای روسی دارد) به دلیل تداعی گر تسلط روسیه و شوروی، کمتر مورد استقبال قرار گرفت و نام رسمی جمهوری بلاروس به تصویب رسید.
تکوین هویت ملی بلاروس
هویت ملی بلاروس در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود، تحت تأثیر عوامل متعددی شکل گرفته است. در ابتدا، این سرزمین بخشی از دوک نشین بزرگ لیتوانی بود که تأثیرات فرهنگی و اداری خاص خود را بر این منطقه گذاشت. سپس، با تشکیل مشترک المنافع لهستان-لیتوانی، سیاست های لهستان سازی، به ویژه با تسلط زبان لهستانی و مذهب کاتولیک، بر این سرزمین اعمال شد. در اواخر قرن هجدهم، با تجزیه لهستان، سرزمین های بلاروس به امپراتوری روسیه ضمیمه شدند و دوران روسی سازی آغاز شد. در این دوره، تلاش هایی برای سرکوب زبان و فرهنگ بلاروسی صورت گرفت و زبان بلاروسی در مدارس ممنوع شد.
با این حال، هرچند که سیاست های روسی سازی در دوران شوروی نیز ادامه یافت، اما در اواخر دهه ۱۹۸۰ با لیبرالیزاسیون سیاسی، شاهد احیای هویت ملی بلاروسی و تلاش ها برای استقلال بودیم. این مبارزات فرهنگی و زبانی، در نهایت به اعلام حاکمیت در سال ۱۹۹۰ و استقلال کامل جمهوری بلاروس در سال ۱۹۹۱ انجامید. امروزه، بلاروسی ها با تلاش برای حفظ زبان و فرهنگ بومی خود، در پی تثبیت هویت ملی مستقل خود در بستر گسترده تر اروپای شرقی هستند.
تاریخ پرفراز و نشیب: از دوک نشین ها تا دوران لوکاشنکو
تاریخ بلاروس روایتی از سکونتگاه های باستانی، ادغام در قدرت های منطقه ای و تلاش برای استقلال است.
دوران اولیه و قرون وسطی
بین قرون ششم و هشتم میلادی، سرزمین کنونی بلاروس تحت سکونت اسلاوها قرار گرفت. در قرن نهم، این منطقه بخشی از روس کیف شد و سپس به چندین دوک نشین مستقل تقسیم گردید. دوک نشین پولاتسک یکی از مهم ترین این دوک نشین ها بود. در قرن سیزدهم، در پی حملات مغول ها، بسیاری از این دوک نشین ها تضعیف شدند، اما سرزمین های بلاروس تا حدودی از ویرانی های مستقیم در امان ماندند و به تدریج تحت نفوذ دوک نشین بزرگ لیتوانی قرار گرفتند. این الحاق، وحدت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را برای سرزمین های بلاروسی به ارمغان آورد و دوک نشین لیتوانی به سرعت گسترش یافت. در سال ۱۳۸۶، با ازدواج دوک بزرگ لیتوانی، ولادیسلاو دوم یاگیلو، با پادشاه لهستان، این دو کشور در یک اتحاد شخصی به هم پیوستند که بعدها به تشکیل مشترک المنافع لهستان-لیتوانی در سال ۱۵۶۹ انجامید. در این دوران، زبان لهستانی و مذهب کاتولیک رومی به تدریج در جامعه بلاروس مسلط شدند، هرچند که روستاییان همچنان به زبان مادری خود صحبت می کردند.
دوران امپراتوری روسیه
در سال ۱۷۹۵، با سومین تجزیه لهستان، سرزمین های بلاروس به امپراتوری روسیه ضمیمه شدند. این دوره، با سیاست های شدید روسی سازی و سرکوب فرهنگی همراه بود. نیکلای اول و الکساندر سوم تلاش کردند تا فرهنگ های ملی را سرکوب کنند، از جمله ممنوعیت استفاده از زبان بلاروسی در مدارس و تلاش برای بازگرداندن یونیات های بلاروسی به مذهب ارتدوکس. در دهه ۱۸۴۰، استفاده از زبان بلاروسی در مدارس دولتی ممنوع شد و انتشار نشریات بلاروسی نیز با محدودیت مواجه گردید. این سیاست ها منجر به قیام هایی مانند شورش ۱۸۶۳ به رهبری کنستانتین کالینوسکی شد. پس از شکست این قیام ها، دولت روسیه استفاده از خط سیریلیک را برای زبان بلاروسی اجباری کرد و تا سال ۱۹۰۵ هیچ سندی به زبان بلاروسی منتشر نشد.
بلاروس شوروی (BSSR) و جنگ جهانی دوم
پس از انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷، بلاروس برای مدت کوتاهی در ۲۵ مارس ۱۹۱۸ استقلال خود را با عنوان «جمهوری خلق بلاروس» اعلام کرد، اما این جمهوری عمر کوتاهی داشت. در سال ۱۹۱۹، بلاروس به جمهوری سوسیالیستی شوروی بلاروس (BSSR) تبدیل شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان یکی از اعضای بنیان گذار اتحاد جماهیر شوروی درآمد.
در سپتامبر ۱۹۳۹، اتحاد شوروی، بخش غربی بلاروس را که تحت کنترل لهستان بود، ضمیمه کرد. اما در سال ۱۹۴۱، آلمان نازی با آغاز عملیات بارباروسا به اتحاد شوروی حمله کرد و بلاروس به سرعت اشغال شد. جنگ جهانی دوم ویرانی های بی سابقه ای را برای بلاروس به ارمغان آورد. بیش از یک میلیون ساختمان نابود شد و حدود ۲.۲ میلیون نفر از جمعیت این کشور جان خود را از دست دادند که یک چهارم جمعیت پیش از جنگ را شامل می شد. جمعیت یهودیان بلاروس نیز در هولوکاست کاملاً از بین رفت. مقاومت پارتیزان ها در بلاروس بسیار گسترده بود و این کشور به عنوان «جمهوری پارتیزانی» شناخته شد.
پس از جنگ، بلاروس نقش مهمی در بازسازی اتحاد جماهیر شوروی ایفا کرد و به یکی از توسعه یافته ترین جمهوری ها در بخش صنعتی تبدیل شد. با این حال، سیاست روسی سازی در دوران استالین و خروشچف ادامه یافت و زبان و فرهنگ بلاروسی همچنان تحت فشار بودند. فاجعه نیروگاه هسته ای چرنوبیل در سال ۱۹۸۶، تأثیرات زیست محیطی و بهداشتی گسترده ای بر بلاروس گذاشت و منجر به افزایش آگاهی های ملی گرایانه در اواخر دهه ۱۹۸۰ شد.
استقلال و دوران معاصر بلاروس
در ۲۷ ژوئیه ۱۹۹۰، بلاروس حاکمیت خود را اعلام کرد و در ۲۵ اوت ۱۹۹۱، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، استقلال کامل خود را به دست آورد و به جمهوری بلاروس تبدیل شد. استانیسلاو شوشکویچ، رهبر وقت بلاروس، در ۸ دسامبر ۱۹۹۱ به همراه بوریس یلتسین از روسیه و لئونید کراوچوک از اوکراین، انحلال اتحاد شوروی و تشکیل کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS) را رسماً اعلام کردند.
در سال ۱۹۹۴، الکساندر لوکاشنکو در اولین و تنها انتخابات آزاد پس از استقلال، به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و از آن زمان تاکنون در قدرت باقی مانده است. دوران ریاست جمهوری لوکاشنکو با تحکیم قدرت، تمرکزگرایی و انتقادهای بین المللی همراه بوده است. در طول دهه ۲۰۰۰، اختلافات اقتصادی با روسیه، از جمله «جنگ شیر» در سال ۲۰۰۹، چالش هایی را برای اقتصاد بلاروس ایجاد کرد. بحران اقتصادی سال ۲۰۱۱ و اعتراضات گسترده مردمی در سال ۲۰۲۰، از دیگر وقایع مهم این دوران محسوب می شوند که به دلیل نتایج مورد مناقشه انتخابات و سرکوب مخالفان، به تحریم های بین المللی علیه بلاروس منجر شد. نقش بلاروس در جنگ اوکراین نیز به دلیل اجازه دادن به نیروهای روسی برای حمله از خاک خود، روابط این کشور با غرب را بیش از پیش تیره کرده است.
سیمای سیاسی و حکومتی: آخرین دیکتاتوری اروپا و روابط بین الملل
بلاروس به طور رسمی یک جمهوری نیمه ریاستی با تفکیک قوا است، اما در عمل تحت یک نظام متمرکز و اقتدارگرا اداره می شود که اغلب از آن به عنوان «آخرین دیکتاتوری اروپا» یاد می شود.
ساختار حکومت بلاروس
قانون اساسی بلاروس، مصوب سال ۱۹۹۴ (و اصلاح شده در سال های بعد)، یک جمهوری با نظام نیمه ریاستی را تعریف می کند که قدرت اجرایی گسترده ای به رئیس جمهور می دهد. مجلس ملی بلاروس یک پارلمان دو مجلسی است که از مجلس نمایندگان (مجلس سفلی با ۱۱۰ عضو) و شورای جمهوری (مجلس علیا با ۶۴ عضو) تشکیل شده است. رئیس جمهور، الکساندر لوکاشنکو، از سال ۱۹۹۴ در قدرت بوده است. قوه قضائیه شامل دادگاه عالی و دادگاه های تخصصی مانند دادگاه قانون اساسی است، اما استقلال قضایی در این کشور ضعیف تلقی می شود و بسیاری از تصمیمات قضایی تحت تأثیر فشارهای سیاسی قرار دارند. طول دوره ریاست جمهوری پنج سال است، اما با اصلاح قانون اساسی در سال ۲۰۰۴، محدودیت دوره های ریاست جمهوری برداشته شد که راه را برای ادامه حکمرانی لوکاشنکو هموار کرد. الکساندر لوکاشنکو به سبک حکومتی خودکامه خود شهرت دارد.
حکومت لوکاشنکو
حکومت الکساندر لوکاشنکو با ویژگی های اقتدارگرایانه شناخته می شود. انتقادات بین المللی گسترده ای در خصوص عدم برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، نقض گسترده حقوق بشر در بلاروس، سرکوب مخالفان سیاسی، محدودیت های آزادی بیان و رسانه ها، و عدم استقلال قوه قضائیه مطرح است. بلاروس تنها کشور اروپایی است که همچنان مجازات اعدام را اجرا می کند. مواردی مانند دستگیری فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و رهبران مخالف، و همچنین حوادثی مانند اجبار به فرود هواپیمای رایان ایر در سال ۲۰۲۱ برای دستگیری یک روزنامه نگار مخالف، به افزایش تنش ها و تحریم های بین المللی علیه این کشور منجر شده است. سازمان هایی مانند عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر، بارها به وضعیت حقوق بشر در بلاروس اعتراض کرده اند و این کشور در شاخص های آزادی مطبوعات و آزادی های مدنی در رتبه های بسیار پایینی قرار دارد.
بلاروس تنها کشور اروپایی است که همچنان مجازات اعدام را اجرا می کند و در شاخص های آزادی مطبوعات و حقوق بشر در رتبه های بسیار پایینی قرار دارد.
روابط خارجی و جایگاه ژئوپلیتیک بلاروس
بلاروس در اروپای شرقی، روابط خارجی خود را بر اساس وابستگی عمیق به روسیه استوار کرده است. دو کشور در قالب «اتحادیه دولتی بلاروس و روسیه» به دنبال یکپارچگی اقتصادی، نظامی و حتی پولی هستند. این اتحاد، بلاروس را به یکی از متحدان اصلی روسیه تبدیل کرده و وابستگی این کشور به مواد خام و بازارهای صادراتی روسیه را افزایش داده است.
در مقابل، روابط بلاروس با اتحادیه اروپا و ایالات متحده پرتنش بوده و به دلیل نقض حقوق بشر در بلاروس و عدم رعایت استانداردهای دموکراتیک، با تحریم های متعددی همراه شده است. با این حال، بلاروس عضو سازمان ملل متحد، کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS)، سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO)، اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) است. نقش بلاروس در جنگ اوکراین و اجازه دادن به روسیه برای استفاده از خاک خود در این مناقشه، باعث تعلیق مشارکت این کشور در برخی برنامه های اروپایی و تشدید تحریم ها از سوی غرب شده است، اما روابط با چین نیز در حال گسترش است.
اقتصاد بلاروس: میراث شوروی در بازار امروز
اقتصاد بلاروس عمدتاً دولتی و کنترل شده است، که میراث دوران شوروی محسوب می شود. این ساختار اقتصادی، وابستگی شدیدی به روسیه دارد.
ساختار اقتصادی بلاروس
حدود ۸۰ درصد از اقتصاد بلاروس تحت کنترل دولت است و خصوصی سازی گسترده ای که در سایر جمهوری های شوروی سابق رخ داد، در این کشور مشاهده نمی شود. این مدل اقتصادی، با وجود ثبات نسبی، وابستگی شدیدی به واردات مواد خام، به ویژه انرژی، از روسیه و بازارهای صادراتی این کشور دارد. بلاروس در شاخص توسعه انسانی سازمان ملل در رتبه ۶۰ قرار دارد و توسعه انسانی «بسیار بالایی» را نشان می دهد. تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور در سال ۲۰۰۵ حدود ۱۳.۷۹ میلیارد دلار و سرانه درآمد حدود ۷۷۰۰ دلار تخمین زده شد.
صنایع و کشاورزی بلاروس
بخش های اصلی اقتصاد بلاروس شامل صنعت و کشاورزی است. صنعت ماشین سازی (به ویژه تولید تراکتور و یخچال) و فرآوری چوب، از شاخه های مهم صنعتی محسوب می شوند. در دوران شوروی، بلاروس یکی از توسعه یافته ترین جمهوری ها از لحاظ صنعتی بود. در بخش کشاورزی، کشت سیب زمینی و دامداری از فعالیت های اصلی هستند که عمدتاً تحت کنترل مزارع اشتراکی دولتی اداره می شوند. در سال ۲۰۱۹، سهم تولید در GDP بلاروس ۳۱ درصد بود و ۳۵ درصد از نیروی کار در این بخش مشغول به کار بودند.
چالش های اقتصادی بلاروس
اقتصاد بلاروس با چالش های متعددی روبرو است. تورم و بحران های مالی (مانند بحران سال ۲۰۱۱ با تورم ۱۰۸.۷ درصدی) از جمله این چالش ها هستند. تحریم های بین المللی که از سوی اتحادیه اروپا و ایالات متحده به دلیل نقض حقوق بشر در بلاروس و سیاست های حکومتی اعمال شده اند، نیز فشار زیادی بر اقتصاد این کشور وارد می کنند. با این حال، بلاروس شش منطقه آزاد اقتصادی (FEZ) ایجاد کرده است تا سرمایه گذاری خارجی را جذب کند و به توسعه اقتصادی کمک نماید.
- منطقه آزاد اقتصادی برست (FEZ Brest): تأسیس ۱۹۹۶
- منطقه آزاد اقتصادی گومل-راتون (FEZ Gomel-Raton): تأسیس ۱۹۹۸
- منطقه آزاد اقتصادی گرودنواینست (FEZ Grodnoinvest): تأسیس ۲۰۰۲
- منطقه آزاد اقتصادی مینسک (FEZ Minsk): تأسیس ۱۹۹۸
- منطقه آزاد اقتصادی موگیلف (FEZ Mogilev): تأسیس ۲۰۰۲
- منطقه آزاد اقتصادی ویتبسک (FEZ Vitebsk): تأسیس ۱۹۹۹
همچنین، تغییرات در سیاست های پولی و تصمیمات اخیر الکساندر لوکاشنکو مانند ممنوعیت افزایش قیمت ها برای مقابله با تورم مواد غذایی، از دیگر ویژگی های اقتصادی معاصر بلاروس است. در ژانویه ۲۰۲۳، بلاروس قانون کپی رایت رسانه ها و مالکیت فکری تولید شده توسط کشورهای غیردوست را قانونی اعلام کرد.
مردم و فرهنگ بلاروس: تنوع و یگانگی اروپای شرقی
مردم و فرهنگ بلاروس بازتابی از تاریخ پربار این سرزمین در اروپای شرقی است که در طول قرون متمادی تحت تأثیر فرهنگ های اسلاوی، بالتیک و غربی قرار گرفته است.
جمعیت شناسی بلاروس
بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۹، جمعیت بلاروس حدود ۹.۴۱ میلیون نفر است. ترکیب قومی این کشور عمدتاً بلاروسی ها (۸۴.۹٪) را شامل می شود. اقلیت های مهم دیگر عبارتند از روس ها (۷.۵٪)، لهستانی ها (۳.۱٪) و اوکراینی ها (۱.۷٪). تراکم جمعیت حدود ۵۰ نفر در هر کیلومتر مربع است و حدود ۷۰٪ از کل جمعیت در مناطق شهری زندگی می کنند. مینسک، پایتخت و بزرگ ترین شهر، با جمعیتی حدود ۱.۹ میلیون نفر، مرکز اصلی جمعیت و فعالیت های اقتصادی و فرهنگی است. شهرهای مهم دیگر شامل گومل، موگیلف، ویتبسک، گرودنو و برست هستند.
شهر | جمعیت (۲۰۲۰) | استان |
---|---|---|
مینسک | ۱۹۴۹۰۷۰ | استان مینسک |
گومل | ۵۲۶۹۰۱ | استان گومل |
موگیلف | ۳۷۴۷۱۳ | استان موگیلف |
ویتبسک | ۳۷۳۸۵۹ | استان ویتبسک |
گرودنو | ۳۶۱۴۴۵ | استان گرودنو |
برست | ۳۳۷۴۴۵ | استان برست |
بابرویسک | ۲۱۷۱۴۹ | استان موگیلف |
باراناویچی | ۱۷۰۷۰۸ | استان برست |
بوریساو | ۱۴۵۷۴۴ | استان مینسک |
پینسک | ۱۳۵۶۷۹ | استان برست |
مانند بسیاری از کشورهای اروپای شرقی، بلاروس نیز نرخ رشد جمعیت منفی و نرخ رشد طبیعی منفی دارد. میانگین سن جمعیت ۳۷ سال است و امید به زندگی ۷۲.۱۵ سال (۶۶.۵۳ برای مردان و ۷۸.۱ برای زنان) است. نرخ سواد بالای ۱۵ سال بیش از ۹۹ درصد است.
زبان و دین در بلاروس
زبان های بلاروس شامل روسی و بلاروسی هستند که هر دو زبان های رسمی کشور محسوب می شوند. با این حال، روسی زبان اصلی و مسلط در کشور است و ۷۱.۴ درصد از مردم آن را در خانه صحبت می کنند، در حالی که ۲۶ درصد از بلاروسی استفاده می کنند. این تفاوت در کاربرد زبان، به سیاست های روسی سازی در دوران شوروی و پس از آن بازمی گردد که به کاهش استفاده از زبان بلاروسی در آموزش و رسانه ها منجر شد.
از نظر دین، بر اساس آمار سال ۲۰۱۱، ۵۸.۹٪ از بلاروسی ها به یکی از ادیان اعتقاد دارند. ارتدوکس شرقی با حدود ۸۲٪ اکثریت مذهبی را تشکیل می دهد و بخش عمده ای از ارتدوکس های بلاروس، جزئی از اگزارشیای بلاروس از کلیسای ارتدوکس روسیه هستند. کاتولیک رومی نیز عمدتاً در مناطق غربی پیروانی دارد. اقلیت های مذهبی دیگر شامل کاتولیک یونانی، یهودیت و اسلام (به ویژه تاتارهای لیپکا) نیز در این کشور حضور دارند. دین در بلاروس به رسمیت شناخته شده و قانون اساسی هیچ مذهب رسمی را تعیین نکرده است.
فرهنگ و هنر بلاروس
فرهنگ بلاروس دارای سنت های غنی فولکلور و مذهبی است که از دوران دوک نشین بزرگ لیتوانی ریشه گرفته است. دولت بلاروس از جشنواره های فرهنگی سالانه مانند «بازار اسلاویانکی در ویتبسک» حمایت می کند که به معرفی هنرمندان، نویسندگان، موسیقیدانان و بازیگران بلاروسی می پردازد. ادبیات بلاروس از قرن یازدهم با متون مذهبی آغاز شد و در قرن شانزدهم، فرانچیسک سکارینا، انجیل را به زبان بلاروسی ترجمه و منتشر کرد. یانکا کوپالا و سوتلانا الکسیویچ (برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۵) از برجسته ترین نویسندگان معاصر بلاروس هستند.
موسیقی بلاروس شامل موسیقی محلی، کلاسیک و مدرن است. در قرن نوزدهم، استانیسلاو مونیشکو، آهنگساز لهستانی، اپراهایی را در مینسک خلق کرد. پس از جنگ جهانی دوم، موسیقی بر روی دشواری های مردم بلاروس و مقاومت در برابر اشغال تمرکز داشت. همچنین، هنر معاصر بلاروس هنرمندانی مانند مارک شاگال را به دنیا معرفی کرده است.
لباس سنتی بلاروس، که از دوره روس کیف منشأ گرفته، با الگوهای تزئینی و رنگ های روشن مشخص می شود و هر منطقه الگوهای طراحی خاص خود را دارد. یک الگوی زینتی رایج در لباس های اولیه، امروزه روی نوار پرچم ملی بلاروس نقش بسته است.
آشپزی بلاروسی عمدتاً شامل سبزیجات، گوشت (به ویژه گوشت خوک) و نان است. غذاها معمولاً به آرامی پخته یا آب پز می شوند. «درانیکی» (پنکیک سیب زمینی) غذای ملی این کشور محسوب می شود. نان گندم و چاودار نیز مصرف می شود، اما به دلیل شرایط سخت آب و هوایی، چاودار فراوان تر است. در بلاروس، رسم است که میزبان برای نشان دادن مهمان نوازی، به مهمان نان و نمک تعارف کند.
ورزش و تفریحات در بلاروس
هاکی روی یخ، پس از فوتبال، محبوب ترین ورزش در بلاروس است و تیم ملی هاکی این کشور به طور منظم در مسابقات جهانی شرکت می کند. بازیکنان بلاروسی در لیگ های معتبری مانند KHL و NHL حضور دارند. ورزشکارانی مانند داریا دومراچوا (بیاتلون)، ویکتوریا آزارنکا (تنیس) و واسیلی کیرینکا (دوچرخه سواری) در سطح جهانی به موفقیت هایی دست یافته اند. بلاروس از سال ۱۹۹۴ به عنوان یک کشور مستقل در بازی های المپیک شرکت کرده است.
میراث جهانی یونسکو در بلاروس
بلاروس دارای چهار سایت میراث جهانی ثبت شده در یونسکو است که نشان دهنده غنای تاریخی و طبیعی این کشور است:
- مجموعه قصر میر
- قصر نیازویژ
- بلووژسکایا پوشاچا (مشترک با لهستان)
- قوس ژئودزیکی استروو (مشترک با ۹ کشور دیگر)
بلاروس در بستر اروپای شرقی: شباهت ها، تفاوت ها و چالش های آینده
بلاروس در اروپای شرقی، با وجود شباهت هایی با همسایگان خود، دارای ویژگی های منحصربه فردی است که آینده آن را در هاله ای از ابهام قرار داده است.
ویژگی های مشترک با اروپای شرقی
بسیاری از کشورهای اروپای شرقی، از جمله بلاروس، میراث مشترک کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی را به دوش می کشند. این میراث شامل ساختارهای اقتصادی عمدتاً دولتی، تأثیرات فرهنگی و زبانی روسیه، و چالش های گذار به دموکراسی و اقتصاد بازار است. در بسیاری از این کشورها، مبارزه برای حفظ هویت ملی در برابر نفوذ قدرت های بزرگ تر منطقه ای، بخش مهمی از تاریخ معاصر را تشکیل می دهد.
تفاوت ها و جایگاه منحصر به فرد بلاروس
با این حال، بلاروس از برخی جهات از دیگر کشورهای اروپای شرقی متمایز است. مدل حکومتی الکساندر لوکاشنکو که اغلب به عنوان آخرین دیکتاتوری اروپا شناخته می شود، در مقایسه با دموکراسی های نوپای منطقه، جایگاهی منحصر به فرد به این کشور می دهد. وابستگی عمیق اقتصادی و نظامی به روسیه، به ویژه در مقایسه با کشورهایی مانند لهستان و لیتوانی که به اتحادیه اروپا و ناتو پیوسته اند، یکی دیگر از تفاوت های عمده است. بلاروس همچنین برخی از سیاست ها و ساختارهای دوران شوروی را در اقتصاد بلاروس و جامعه خود حفظ کرده است که آن را از مسیر گذار کامل به بازار آزاد و دموکراسی غربی متمایز می سازد.
وابستگی عمیق بلاروس به روسیه و حفظ ساختارهای دولتی پس از فروپاشی شوروی، این کشور را در مسیر توسعه ای متفاوت از بسیاری از همسایگان خود در اروپای شرقی قرار داده است.
چالش ها و دورنمای آینده بلاروس
بلاروس با چالش های بزرگی در آینده روبرو است. فشار بین المللی و تحریم ها بر اقتصاد بلاروس، از یک سو، و وابستگی فزاینده به روسیه، از سوی دیگر، این کشور را در وضعیت دشواری قرار داده است. نقش بلاروس در جنگ اوکراین، موقعیت ژئوپلیتیکی آن را پیچیده تر کرده و تنش ها با غرب را افزایش داده است. مبارزه برای حقوق بشر در بلاروس و آینده دموکراسی در این کشور همچنان یک مسئله اساسی است. آینده بلاروس تا حد زیادی به توانایی آن در مدیریت روابط با قدرت های منطقه ای، حل چالش های داخلی و تعیین مسیر توسعه خود بستگی دارد. آیا این کشور می تواند هویت مستقل خود را در اروپای شرقی حفظ کند و به سمت اصلاحات دموکراتیک و اقتصادی حرکت کند، یا همچنان در مسیر وابستگی و اقتدارگرایی باقی خواهد ماند؟
نتیجه گیری: بلاروس، کشوری با گذشته ای عمیق و آینده ای مبهم در اروپای شرقی
بلاروس در اروپای شرقی، کشوری با تاریخی غنی و پیچیده است که از دوران دوک نشین های اولیه تا جمهوری سوسیالیستی شوروی بلاروس و استقلال معاصر، تحولات بسیاری را تجربه کرده است. موقعیت جغرافیایی آن به عنوان چهارراهی میان شرق و غرب، هویت ملی آن را تحت تأثیر فرهنگ های اسلاوی، بالتیک، لهستانی و روسی شکل داده است. از نظر سیاسی، حکومت متمایل به اقتدارگرایی الکساندر لوکاشنکو و وابستگی استراتژیک به روسیه، بلاروس را در جایگاهی منحصر به فرد در منطقه قرار داده و با چالش های مداوم در زمینه حقوق بشر در بلاروس و روابط بین الملل مواجه ساخته است. اقتصاد بلاروس نیز با میراث ساختار دولتی شوروی و وابستگی به روسیه، در برابر تحریم های غرب آسیب پذیر است. این کشور با وجود زیبایی های طبیعی، مکان های دیدنی ثبت شده در یونسکو و فرهنگ غنی، در یک دوراهی تاریخی قرار دارد. آینده بلاروس به این بستگی دارد که چگونه می تواند میان میراث گذشته، چالش های کنونی و آرمان های مردم خود برای یک آینده روشن تر، تعادل برقرار کند. درک این پیچیدگی ها، برای هرگونه تحلیل جامع از پویایی های اروپا شرقی ضروری است.