امین زندگانی: متاسفم؛ فست‌فودی شدیم

امین زندگانی در ایفای نقش «پروین» با ابراز تاسف از گوشه گیری هنرمندان اصیل و متفاوت بودن فضای بین این هنرمند و مردم گفت: فضای مجازی ما را در عرصه فرهنگ و جامعه فست فود کرده است. مسائل یعنی هر چیزی در مصارف موقت خودش است; ما نمی خواهیم اتفاقی برای ما بیفتد. به همین دلیل بازی «پروین» می تواند خیلی چیزها را تحت فشار قرار دهد، اما شاید ندانیم چون به دنبال مکان های روزمره هستیم.

امین زندگانی: متاسفم.  فست فود شدیم

این بازیگر با بازی در نقش «سرهنگ» در نمایش «پروین» در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه حاضر است. او سرهنگ را سمبل کنترل بر هنرمند دانست و گفت: بسیار ناراحت کننده است که هنرمندان اصیل در خانه ماندند و این در همه زمینه ها صادق است زیرا رویاها جایگزین کلمه شده اند.

زندگانی در گفت وگو با سلام دکتر، درباره نقش «پروین» و نقش آن توضیح داد.

این بازیگر که سابقه کارگردانی هم دارد، درباره کارش در «پروین» که پروژه ای واقع گرایانه و آماری است، گفت: بینندگان ما عادت کرده اند از جملات فضای مجازی در ارتباطات ورزشی استفاده کنند. بنابراین وقتی مجسمه خانه ای را می بینید که مردم در مورد آن صحبت می کنند که میزانسن عجیبی نیست، از خود می پرسید پس کار هنری شما کجاست؟ خب، پاسخ من این است که عکس شما در چیزی است که شما نمی بینید. به همین دلیل زندگی در وضعیت فعلی واقعیت و تلاش برای متقاعد کردن بیننده بسیار دشوار است.»

او که در این نمایش نقش سرهنگ فضل الله خان همایون فال یا کلنل آرتا را بازی می کند، از همکاری خود با حسین کیانی نویسنده و کارگردان بازی «پروین» می گوید: علاقه من به همکاری با حسین کیانی به اوایل دهه 80 برمی گردد که در آن زمان بودم. با برادرم امیدوار بودیم یکی از کارهای او را در تالار چهار طبقه تئاتر شهر ببینیم و از همان زمان چون قلم و مصالح آقای کنی را خیلی دوست داشتم، دوست داشتم بازی در آن را تجربه کنم. عمل کنند. وقتی در بازی «پروین» فرصت پیش آمد، بلافاصله پذیرفتم و اولین چیزی که دیدم یک تمرین کوتاه بود. به هر حال اسم آقای کیانی آنقدر برایم دلگرم کننده و دلگرم کننده بود که مدتی مثل سرهنگ ریسک کردم.

با «پروین» نمی توان بی تفاوت برخورد کرد

زندگانی درباره مشکلات بازی در این بازی می گوید: کار روی تنوع و مسائل کلیدی مشکل شماست و انرژی بیشتری می طلبد. فکر می کنم همه ما با استرس شروع می کنیم. چون زمانی موضوع پروژه به گونه ای بود که قابل درک بود، اما «پروین» نام آقای کیانی و هیئت اول تئاتر شهر، توقعاتی را هم در مخاطب و هم در ما ایجاد کرد. که پایداری بیشتری دارد و به انرژی زیادی نیاز دارد.

این بازیگر همچنین در مورد طول بازی و نگرانی های تیم اجرایی در مورد نگرش تماشاگران می گوید: مخالفت. بازی «پروین» نیاز به ارتباط عمیق تری با مخاطب دارد و شاید منتقدانی که در گذر زمان یک پروژه را قضاوت می کنند باید به این وظیفه بپردازند و این ارتباط عمیق تری را برقرار کنند. فکر نمی‌کنم در نسل جدید کسی باشد که رمان چند جلدی «جان افسون‌شده» را خوانده باشد و همه تبدیل به یک داستان کوتاه شده باشند، هم به دلیل صرفه‌جویی در زمان و هم به دلیل سریع‌تر شدن دنیا. طبیعتا در ابتدای بازی با گروهی از تاجران مواجه شدیم که مدت ها بود بازی طولانی ندیده بودند اما به تدریج زبان بیننده با زبان گفتاری یکی شد و ارتباطات خوبی آغاز شد. بین مخاطب و مخاطب

دسترسی به حسین کیانی آسان نیست

وی از حسین کیانی به عنوان نویسنده ای با سابقه ادبیات یاد می کند و ادامه می دهد: اگر جامعه ما به دنبال گروهی است که دسترسی به آن ها آسان باشد، حسین کیانی به راحتی قابل دسترسی نیست. ادبیاتی که در بازی شما وجود دارد و دیدگاه شما نسبت به بازی نویسی می تواند در تئاتر، سینما و تلویزیون در غیاب نمایش، موضوع و بحث بسیار مفید باشد.

سرم درد می کند که با خودم روبرو شوم

امین زندگانی که می گوید همیشه به نقش های مختلف علاقه داشته ام، می افزاید: برای من این امکان وجود داشت که خیلی سخت بود. زور و انرژی زیادی نیاز دارم من یک ریسک بزرگ هستم شاید بیننده مرا در این قالب بگیرد؟ آیا بیننده با نگرش مثبتی که نسبت به من داشت، این نگرش شوخ طبعانه را پذیرفت؟ با این حال از این موضوع احساس بدی نداشتم و احساس می کردم با وجود اینکه قبول نشدم، باز هم جزو کار و آزمون من است.

سخنان کورنلیوس به یک راز تبدیل شد

این بازیگر درباره دیدارش با رفتار سرهنگ توضیح داد: مرجع من همیشه موضوع بود. سرهنگ مصاحبه ای دارد که تبدیل به بیکن من شد. به پروین گفت من شش هفت سال پیش آدم نبودم، خیلی عوض شدم و حتی اسمم را هم عوض کردم. سرهنگ دو ویژگی دارد. او همچنین بلد است یک مهمانی مفرح راه بیندازد که در آن پروین غایب، غیرقابل تحمل و از طرفی خشکی و نظامی بودن او که نمی تواند با ملایمت پروین همراه شود و باعث شود پروین بعد از دو از او جدا شود و تاثیر بگذارد. نیم ماه حرکت با هم سرهنگ نیاز به تغییر را درک کرد، اما تغییر ریشه نگرفت و در ظاهر اتفاق افتاد. در پرده چهارم می گوید من عاشق هستم اما عشق ورزیدن بلد نیستم. این شگفتی همه بشریت است. ما تغییر را دوست داریم، اما نه عمیق. ما با قدرت بیشتری به نگرش های خود باز می گردیم و به آنها می چسبیم و از خود می پرسیم که چرا اشتباهات خود را تکرار می کنیم یا چرا افراد مشابه راه ما را در پیش می گیرند؟ در واقع تغییر خوبی نداشتیم و ظاهرمان ثابت ماند.

چرا پروین از عشق دوری می کند؟

زندگی ادامه دارد: از سوی دیگر، اگر وارد جاده ای شویم، در ابتدای راه توقف می کنیم. وارد عشق بازی می شویم و تا مرز مالکیت می رویم. هیچ توسعه ای وجود ندارد و این باعث می شود زبان مردم در زندگی آنها حضور داشته باشد. این رابطه ناقص است و آنها به همدیگر آسیب می رسانند که باعث می شود پروین اعتصامی هنوز بعد از شش سال آثار دو ماه و نیم زندگی با او را داشته باشد که حتی با شنیدن توضیحات ارشک برای عشق شما حاضر به قبول آن نیست. او به خاطر وحشتی که از این بازی دارد حتی نمی خواهد دوباره در آن موقعیت قرار بگیرد.

او در ادامه درباره سختی بازی در بازی‌های واقعی می‌گوید: مشکلی که من دارم این است که سرهنگ دارای ویژگی‌هایی است که می‌تواند کار و رفتار او را از جریان واقعی کار دور کند و این منطق به وجود می‌آید که بگوییم این یک کاریکاتوری و واقعی نکردن.» و شاید کاری که آقای کیانی با نوشتن و انجام این کار واقعی با خودش کرد، من هم در نقش سرهنگ این ریسک را کردم. یک فانتزی در کار چه کسی موقعیت واقعی دارد؟

مصاحبه ای که به پای من دست می زند در تاریخ شهر آبادان است

وی گفت: به هر حال قاچاق انسان خیانت به یک دانشمند بوده است و اکنون می بینید که در تمام دنیا قاتلان معابد و فیلسوفان مردم را می کشند. همه اینها واقعا وارد زندگی ما شده است. در نتیجه من خودم را از نظر ظاهری به اندازه یک سرهنگ متفاوت نمی بینم. برای من خطرناک است که آیا مردم در چنین شرایطی ما را باور کنند، اما در اطرافم متوجه می شوم که مردم در برخی مواقع مهم تخیل کمی دارند. حادثه کلانشهر آبادان را ببینید; پدری که کفش‌های دخترش را گرفته بود، گفت: وقتی کفش را به او می‌دهی دستت درد نکند. این مصاحبه بدن انسان را تکان می دهد. فانتزی، بیان و خیلی بیشتر دارد! شما از خود می‌پرسید، این مرد، حقیقت را بگویم، اما چرا از این واقعیت در رنگ، اندازه و عمق صحبت می‌کنیم؟

به خودمان اجازه دهیم

او می افزاید: الان دنیا آنقدر فرق کرده که آدمی که بازی را گرفته و راست می گوید، جسارت زیادی دارد و حسین کیانی هم این شجاعت را دارد و من هم قبول دارم. یک مسئله واقعی است. “جای خود را خواهد گرفت. مردم به تدریج به این نتیجه می رسند که یک تئاتر برای استفاده خوب اندیشیده نشده است، اما ما گاهی به غذای معنوی هم نیاز داریم. پس بیایید در این مرحله با خود صبور باشیم. من. همچنین تاکید می کنم که پیدا کردن یک شغل واقعی که به مخاطب شما نیاز دارد دلیلی برای نگه داشتن و نقض هیچ کار دیگری نیست و این خدمات نباید ما را عقب بیندازد. مهمترین چیز این است که ما قبلا تئاتر می دیدیم و اینکه ما نرفته‌ایم مسائل را از عینک قضاوت و مخالفت ببینیم؛ بگذار تئاتر روی ما تأثیر بگذارد.

این بازیگر وارد فضای کسب و کار نشد

وی با اشاره به محتوای یکی از مطالب حسین کیانی درباره بازی «پروین»، گفت: این بازی حکایت همه کسانی است که شاید نتوانسته اند در یک سمت باشند و در مسیری زندگی کنند که دیگران از آنها خواسته اند. انجام دهند، اما می خواهند اصالت خود را حفظ کنند، این ابتکار را رد می کنند. جامعه می گوید باید استفاده روزمره باشد و اگر استفاده روزانه نداشته باشید از سبد کاربری خارج می شوید و این باعث می شود هنرمندان اصیل آرام آرام زبان ارتباط با دنیای معاصر خود را از دست بدهند.

زندگانی می افزاید: غرب در این زمینه راهکارهایی مانند انتخاب مدیر برنامه یا راه اندازی شرکت های فرهنگی و هنری پیدا می کند که اصلاً نیازی به ورود هنرمند به فضای کسب و کار نباشد. وقتی جنبه تجاری را رها می کنید، روابط اجتماعی همیشه دلسرد نمی شود و فرد بر اساس توانایی های هنری اش قضاوت می شود، نه بر اساس توانایی او در جذب سرمایه گذار و سرمایه گذار. هنرمند کار خود را انجام می دهد و بخش تجاری توسط دیگرانی هدایت می شود که این روند را می دانند.

این بازیگر خانه هنرمندان اصیل را بسیار غمگین و غمگین یافت: این وب سایت به ما امکان تبدیل شدن به فست فود در حوزه فرهنگ و مسائل اجتماعی را داده است. یعنی هر چیزی برای مدت کوتاهی کاربرد خودش را دارد; ما نمی خواهیم اتفاقی برای ما بیفتد. به همین دلیل بازی «پروین» می تواند خیلی چیزها را تحت فشار قرار دهد، اما شاید ندانیم چون به دنبال مکان های روزمره هستیم. کورنلیوس نمادی از نقش‌های کنترلی هنرمند است و همچنین در آنجا حضور دارد تا با ارائه پیشنهادهای فریبنده، هنرمند خود را اسیر کند. اما ظاهرا همه چیز همانطور که وعده داده بود باقی می ماند.

فضای بین هنرمند و مردم چه می شود؟

زندگانی افزود: در طول این سال‌ها درگیر وعده‌های عملی نشده‌اند که باعث ایجاد تنش بین بازیگران و مردم شده و مورد پسند مردم نیست. هنرمند به مثابه خود اما به عنوان نماینده تصور می شود که هنرمند هیچ اندیشه و خط سیاسی ندارد، اما ورود به این گونه ماجراجویی دره ای بین هنرمند و مردم ایجاد می کند. سرهنگ دقیقا همان چیزی بود که قول داده بود. قول هایی که جواب نمی دهد آنها به اصول اولیه قوانین پایبند هستند و به قوانینی که در همه جا و با همه کار نمی کنند معتاد هستند.

در ادامه با اشاره به بخشی دیگر از مضامین اجتماعی «پروین» آمده است: دقیقاً موقعیت کنونی ما خانه پروین است. هیچ کس با کسی همدلی نمی کند. آنهایی که تصویر در چنته دارند، دست به تریاک و بسیاری از فرهنگ ها زده اند و گوشه شکسته ای برای خود پیدا کرده اند. جوانانی که می خواهند از زمین خارج شوند و مانند صنامی بزرگ شوند، مورد حمله و تجاوز جنسی قرار می گیرند که می تواند بر جسم یا ذهن آنها غلبه کند و باعث افسردگی شود. بازیگری که خود را ناامید نشان داده و نمی خواهد راه جلب رضایت مخاطبش را برود و انحصاری شود و پروین شود. بالاخره پروین آیینه تمام نمای جامعه ماست.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل